امراءهفنواء، زن بسیار و انبوه موی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، شجره فنواء، درخت بسیارشاخ فراخ سایه. (منتهی الارب). فنّاء است و نون دوم به واو بدل شده است. (از اقرب الموارد). رجوع به فنن شود
امراءهفنواء، زن بسیار و انبوه موی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، شجره فنواء، درخت بسیارشاخ فراخ سایه. (منتهی الارب). فَنّاء است و نون دوم به واو بدل شده است. (از اقرب الموارد). رجوع به فنن شود
نام صورتی از صور فلکیه از ناحیۀ شمالی و آنرا بر صورت مردی مارافسای توهم کرده اند. ماری به دست گرفته و آن بیست وچهار کوکب است و خارج از صورت پنج کوکب است. و صورت مار این مارافسای را حیه نامند. (از جهان دانش). نام صورت هشتم از نوزده صورت فلکی شمالی قدماست. (مفاتیح العلوم). و رجوع به التفهیم شود
نام صورتی از صور فلکیه از ناحیۀ شمالی و آنرا بر صورت مردی مارافسای توهم کرده اند. ماری به دست گرفته و آن بیست وچهار کوکب است و خارج از صورت پنج کوکب است. و صورت مار این مارافسای را حیه نامند. (از جهان دانش). نام صورت هشتم از نوزده صورت فلکی شمالی قدماست. (مفاتیح العلوم). و رجوع به التفهیم شود