جدول جو
جدول جو

معنی فجفاج - جستجوی لغت در جدول جو

فجفاج
(فَ)
مرد بسیار زشت خویشتن آرای به زیادت از وسع خود و نازنده بدان. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). و گفته اند بسیارگوی و پریشان گوی. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
فجفاج
خود نما، خود آرای
تصویری از فجفاج
تصویر فجفاج
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فجاج
تصویر فجاج
درّه، زمین دراز و کشیده میان دو رشته کوه، راه میان دو کوه
فرهنگ فارسی عمید
(فِ)
جمع واژۀ فج ّ. (منتهی الارب). رجوع به فج ّ شود
لغت نامه دهخدا
(فُ)
راه فراخ میان دو کوه. (منتهی الارب). راه فراخ آشکار میان دو کوه. (اقرب الموارد). فج ّ. رجوع به فج شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از فجاج
تصویر فجاج
گشاده راه، جمع فج، گشاده راه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فجفج
تصویر فجفج
پارسی تازی گشته پچ پچ سخن در گوشی
فرهنگ لغت هوشیار