فجفاج (فَ) مرد بسیار زشت خویشتن آرای به زیادت از وسع خود و نازنده بدان. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). و گفته اند بسیارگوی و پریشان گوی. (اقرب الموارد) ادامه... مرد بسیار زشت خویشتن آرای به زیادت از وسع خود و نازنده بدان. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). و گفته اند بسیارگوی و پریشان گوی. (اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا