نظر یا رای فقیه و مجتهد در احکام شرعی فتوا دادن: صدور رای و نظر فقهی از جانب فقیه در مورد یک حکم شرعی فتوا گرفتن: پرسیدن رای و نظر فقیه دربارۀ یک مسئلۀ شرعی
نظر یا رای فقیه و مجتهد در احکام شرعی فتوا دادن: صدور رای و نظر فقهی از جانب فقیه در مورد یک حُکم شرعی فتوا گرفتن: پرسیدن رای و نظر فقیه دربارۀ یک مسئلۀ شرعی
بدیع، و اصل آن واه واه یعنی وه وه بوده (!) بمعنی خوب خوب، و واو و فاء به یکدیگر تبدیل جسته اند، (آنندراج)، چیزی بدیع و نیکو، (اوبهی)، هر چیز نیکو و غریب، (برهان) : تو همی گوی شعر تا فردا بخشدت خواجه جامۀ فافا، بلجوهر (از یادداشت بخط مؤلف)
بدیع، و اصل آن واه واه یعنی وه وه بوده (!) بمعنی خوب خوب، و واو و فاء به یکدیگر تبدیل جسته اند، (آنندراج)، چیزی بدیع و نیکو، (اوبهی)، هر چیز نیکو و غریب، (برهان) : تو همی گوی شعر تا فردا بخشدت خواجه جامۀ فافا، بلجوهر (از یادداشت بخط مؤلف)
یاوه، این کلمه به همین صورت در شعر ذیل از ناصرخسرو آمده است: او را مجوی و علم طلب زیرا بس کس که او فریفتۀ یاوا شد، ناصرخسرو، و مرحوم دهخدا آن را ’بآوا’ تصحیح کرده اند
یاوه، این کلمه به همین صورت در شعر ذیل از ناصرخسرو آمده است: او را مجوی و علم طلب زیرا بس کس که او فریفتۀ یاوا شد، ناصرخسرو، و مرحوم دهخدا آن را ’بآوا’ تصحیح کرده اند