جدول جو
جدول جو

معنی فاناک - جستجوی لغت در جدول جو

فاناک
سخنی که در آن ’فاء’ بسیار آید: فأفاءه، مانند دحرجه، سخن فاناک گفتن، (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فارناک
تصویر فارناک
(پسرانه)
فارناس، نام برادر همسر داریوش سوم پادشاه هخامنشی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فرناک
تصویر فرناک
(پسرانه)
نام پادشاه کاپادوکیه که پس از اسکندر در آسیای صغیر حکومتی تشکیل داد
فرهنگ نامهای ایرانی
کسی که در وقت تکلم بیشتر حرف ’ت’ را تکلم کند، (ناظم الاطباء)، گوینده ای که در سخن گفتن ’تا’ بسیار آرد: تمتمه، سخن ’تاناک’ یا ’میم ناک’ گفتن، (منتهی الارب)، تمتام، گویندۀ سخن ’تاناک’، (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
پیوسته بودن نزدیک کسی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). پیوسته بودن نزد کسی. (آنندراج). مواظبت کردن کسی را. و به این معنی با ’علی’ متعدی شود. (از اقرب الموارد).
لغت نامه دهخدا
(فِ)
نام دو تن از پادشاهان خانوادۀ پنت که پس از سلسلۀ اول فرمان روایان کاپادوکیه جانشین آنها شدند. از این دو پادشاه یکی فرناک اول است که بین سالهای 190 تا 169 قبل از میلاد سلطنت کرده و دیگر نوۀ برادر اوست که از سال 63 تا 47 قبل از میلاد فرمان روای کاپادوکیه بوده و معروف به فرناک دوم است. (از ایران باستان پیرنیا ص 2146 به بعد)
نام سردودمان پادشاهان کاپادوکیه که پس از اسکندر در آسیای صغیر حکومتی تشکیل دادند و متجاوز از 200 سال در آن دیار فرمان روایی داشتند. (از ایران باستان پیرنیا ص 2128 به بعد)
لغت نامه دهخدا
نامی است که ببومیان کالدنیای جدید از جزایر اقیانوس آرام داده شده است
لغت نامه دهخدا
مخفف ماناکه، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، پنداری که، گویی که:
آن رنگ سیاه لاله، ماناک
اندر دل مشتری است کیوان،
خاقانی،
روز روشن ندیده ام، ماناک
همه عمرم به چشم درد گذشت،
خاقانی،
زلف تو سیه چراست ماناک
بسیار در آفتاب گشته،
امیرخسرو (از آنندراج)،
و رجوع به مانا شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از افناک
تصویر افناک
همراهی، ستیهیدن
فرهنگ لغت هوشیار