- فاشیسم
- نظریه یا نهضتی که خواهان برتری نژادی، حکومت استبدادی، اعمال زور و خشونت و برخورد شدید با مخالفان است
معنی فاشیسم - جستجوی لغت در جدول جو
- فاشیسم
- هر برنامه ای که بمنظور بر پا کردن تمرکز حکومت ملی مطلقه یا سیاست و روش خشک و خشن ملی باشد، و برای عملی کردن آن رژیم در زمینه های صنعتی، کارخانه ای، تجاری و مالی همراه با زور و تعدی نسبت به مخالفان طرح ریزی شود و باجرا در آید فاشیسم نام دارد
- فاشیسم
- نام نظام سیاسی اقتصادی ایتالیا که در عهد موسولینی پی ریزی شد و از 1922 تا شکست ایتالیا در جنگ جهانی دوم قدرت را در دست داشتند. نام آن از یکی از نشان های روم قدیم به نام فاسکس گرفته شده است، نام عمومی برای هر رژیمی که اساس آن بر
- فاشیسم
- Fascism
- فاشیسم
- fascismo
- فاشیسم
- фашизм
- فاشیسم
- Faschismus
- فاشیسم
- faszyzm
- فاشیسم
- фашизм
- فاشیسم
- fascismo
- فاشیسم
- fascisme
- فاشیسم
- fascismo
- فاشیسم
- fascisme
- فاشیسم
- फासीवाद
- فاشیسم
- fasisme
- فاشیسم
- فاشيّةٌ
- فاشیسم
- פאשיזם
- فاشیسم
- 法西斯主义
- فاشیسم
- ファシズム
- فاشیسم
- ufashisti
- فاشیسم
- ฟาชิซึม
- فاشیسم
- ফ্যাসিবাদ
- فاشیسم
- فاشزم
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پیرو و طرفدار فاشیسم
کسی که پیرو فلسفه فاشیسم باشد (عضو حزب ملی ایتالیا که بوسیله موسولینی تاسیس شد)
آن که پیرو مسلک سیاسی فاشیسم باشد
جنون مردم آزاری
تعصب
مرام و روش حزبی در آلمان که در زمان هیتلر قدرت و نفوذ داشت و معتقد به برتری نژادی و ناسیونالیسم افراطی بود
شهوت رانی توأم با بی رحمی و شقاوت، جنون آزار دیگران، دگر آزاری (واژه فرهنگستان)
مکتب گروهی از نقاشان فرانسوی که در آثار خود دورگیری های زمخت و رنگ های تند و نامتعارف و شکل های ساده شده به کار می بردند و از سه بعد نمایی و سایه روشن کاری پرهیز می جستند
اصول و عقاید حزب ناسیونال سوسیالیست آلمان که آمیزه ای بوده است از فاشیسم ایتالیا، ناسیونالیسم قدیم آلمان، میلیتاریسم و خشن ترین نوع دیکتاتوری و اعمال خشونت