جدول جو
جدول جو

معنی فاشافاش - جستجوی لغت در جدول جو

فاشافاش
علناً، (یادداشت بخط مؤلف)، از دو ’فاش’ مخفف فاشی عربی، با الفی که در وسطآن افزوده اند، مثل سراسر، این ترکیب فقط در فارسی وبیشتر در تداول عام به کار رود، رجوع به فاش شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فشافش
تصویر فشافش
آواز پرتاب شدن پیاپی تیر از کمان، برای مثال که ز فشافش تیر جان ستان / ابر آزاری خجل در امتحان (مولوی - لغت نامه - فشافش)
فرهنگ فارسی عمید
(فَ)
آواز تیر که پیاپی اندازند. (فرهنگ فارسی معین). فشافش:
برآمد ز ناورد برنا و پیر
چکاچاک خنجر، فشافاش تیر.
هاتفی.
رجوع به فشافش، فش و فش فش شود
لغت نامه دهخدا
(فُ)
گیاهی است از تیره برغست ها و علفی است که دارای برگهای سادۀ بیضوی نوک تیز می باشد که بیشتر درپای ساقه نزدیک ریشه جمع شده اند. گلهایش دارای آرایش گرزن دو سویه است. رنگ گلها بیشتر آبی و گاهی سفیداست. این گیاه در مناطق معتدل آسیا و اروپا میروید و میوۀ آن کپسولی شکل است. (از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(فَ فَ)
به معنی فشافاش است که آواز تیر انداختن از پی هم باشد. (برهان). و برای ضرورت شعر شین اول مشدد شود:
که ز فشافش تیر جانستان
ابر آزاری خجل در امتحان.
مولوی.
- فشافش کنان، در حال تیرباران. پیوسته تیراندازنده:
ترنگ کمان رفته در مغز کوه
فشافش کنان تیر بر هر گروه.
نظامی.
رجوع به فشافاش شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از فشافاش
تصویر فشافاش
آواز تیر که پیاپی اندازند
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی است از تیره برغست ها که علفی است و دارای برگهای ساده بیضوی نوک تیز می باشد که بیشتر در پای ساقه نزدیک ریشه جمع شده اند گلهایش دارای آرایش گرزن دو سویه است. رنگ گلها بیشتر آبی و گاهی نسبتا سفید است. این گیاه در مناطق معتدل آسیا و اروپا می روید و میوه آن کپسولی شکل است طقطق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فشافش
تصویر فشافش
آواز تیر که پیاپی اندازند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فشافاش
تصویر فشافاش
((فَ))
آواز پرتاب شدن پیاپی تیر از کمان، فشافش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فشافش
تصویر فشافش
((فَ فِ))
آواز پرتاب شدن پیاپی تیر از کمان، فشافاش
فرهنگ فارسی معین