جدول جو
جدول جو

معنی فاستونی - جستجوی لغت در جدول جو

فاستونی
پارچۀپشمی یا نخی ضخیم، برای دوختن لباس رو و رسمی
تصویری از فاستونی
تصویر فاستونی
فرهنگ فارسی عمید
فاستونی
نوعی از پارچه پشمی و گاهی نخی آن هم بافته می شود
تصویری از فاستونی
تصویر فاستونی
فرهنگ لغت هوشیار
فاستونی
((سْ تُ))
پارچه پشمی یا نخی که بیشتر برای دوختن کت و شلوار به کار می رود
تصویری از فاستونی
تصویر فاستونی
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فاستونیجات
تصویر فاستونیجات
جمع (غلط) فاستونی
فرهنگ لغت هوشیار
قدیمی کهن. یا آثار باستانی. آثار و ابنیه قدیمی و تاریخی اشیا عتیقه
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به داستان. قصه یی روایی اساطیری، مقابل تاریخی: جمشید پادشاهیست داستانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باستانی
تصویر باستانی
قدیمی، دیرینه، تاریخی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فاکتوری
تصویر فاکتوری
کار خانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باستانی
تصویر باستانی
قدیمی، کهنه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از داستانی
تصویر داستانی
منسوب به داستان، قصه یی، روایی، اساطیری، مقابل تاریخی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از داستانی
تصویر داستانی
Anecdotal
دیکشنری فارسی به انگلیسی
анекдотичный
دیکشنری فارسی به روسی
анекдотичний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
किस्सागोई
دیکشنری فارسی به هندی
เรื่องเล่า
دیکشنری فارسی به تایلندی
গল্পসঙ্কুল
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از استدنی
تصویر استدنی
قابل استدن شایسته گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فاستدن
تصویر فاستدن
باز ستاندن باز گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فایتون
تصویر فایتون
ورتیون وسیله نقلیه رو باز که بااسب کشیده شود درشکه
فرهنگ لغت هوشیار