جدول جو
جدول جو

معنی فاباس - جستجوی لغت در جدول جو

فاباس
باقلی، رجوع به فابس شود
لغت نامه دهخدا
فاباس
باقلا
تصویری از فاباس
تصویر فاباس
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

سن، ملقب به کبیر. پاپ مسیحی (440- 461 میلادی). ذکران وی دوم آوریل و در کلیسای یونانی هجدهم فوریه است
ملقب به کبیر. امپراطور روم شرقی (457- 474م.)
لغت نامه دهخدا
(سابْ با)
نام یکی از فرمانروایان محلی هند است که پس از تسخیر آن دیار بدست اسکندر بر ضدمقدونیها قیام کرد. نام او را سابوس نیز نوشته اند. رجوع به ایران باستان ج 2 ص 1843 و 1851 و 1852 شود
لغت نامه دهخدا
(اِ)
خو
لغت نامه دهخدا
(اُ)
بدخوی. زن بدخوی
لغت نامه دهخدا
(بِ)
فاباس. فابش. باقلا. (ناظم الاطباء). از لاتینی فابس. (حاشیۀ برهان چ معین). باقلی، زاج. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
لاباس عندنا. نزد ما ترس و باکی نیستند نا باک نداریم: هر چه کان گفت کان لا یجوز چنین آن دگر گفت عندنا لاباس. (ناصرخسرو) توضیح در عربی گویند لاباس به او را ضرر و مانعی نیست) و لاباس علیک (ترا ترسی نیست)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اباس
تصویر اباس
زن بد خوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فابس
تصویر فابس
فاباس یونانی تازی گشته باسمر (باقلا) از گیاهان باقلا
فرهنگ لغت هوشیار