جدول جو
جدول جو

معنی فائیه - جستجوی لغت در جدول جو

فائیه(یَ)
جای بلند گسترده. (آنندراج). جایگاه مرتفع منبسط. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
فائیه
جای بلند و گسترده
تصویری از فائیه
تصویر فائیه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فائقه
تصویر فائقه
(دخترانه)
فایقه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فائضه
تصویر فائضه
(دخترانه)
فایضه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فائزه
تصویر فائزه
(دخترانه)
فایزه، نایل، رستگار
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فائحه
تصویر فائحه
(دخترانه)
فایحه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فائقه
تصویر فائقه
مؤنث واژۀ فایق، برگزیده، برتر، چیره، مسلط
فرهنگ فارسی عمید
(یَ / ئی یَ)
مائئه. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). رجوع به مائئه شود
لغت نامه دهخدا
(ءِ قَ)
مؤنث فائق. زنی که فائق باشد. رجوع به فائق شود.
- فائقهالجمال، آنکه در خوبی و زیبایی سر است
لغت نامه دهخدا
(یَ / یِ)
بمعنی فاغر است. (فهرست مخزن الادویه). فاغر است که گل زردی باشد خوشبوی در هندوستان مانند زنبق، و به هندی رای چنپا گویند. و گل حنا و درخت حنای گل کرده را نیز گفته اند. (برهان) ، هر شکوفه را نیز گویند که خوشبوی باشد. (برهان)
لغت نامه دهخدا
(یَ)
شکوفۀ حنا. (یادداشت مؤلف). رجوع به حنا شود
لغت نامه دهخدا
(ی یَ)
نام سال نهم بعثت رسول صلوات اﷲ علیه از سیزده سال توقف آن حضرت در مکه
لغت نامه دهخدا
(یَ)
خبزدوک. بسیار بدبوست. (فهرست مخزن الادویه). فاسیاء. جعل. سرگین گردانک. رجوع به فاسیاء شود
لغت نامه دهخدا
(یَ)
نوعی بازار که در مواقع خاصی به وجود می آید (دزی ج 2 ص 236) ، مانند شنبه بازارها و جمعه بازارهایی که در ولایات شمالی ایران معمول است
لغت نامه دهخدا
(ءِ جَ)
فراخی میان هر دو بلند از زمین درشت. (منتهی الارب). متسع مابین کل مرتفعین من غلظ او رمل. (اقرب الموارد) ، ریگ توده، گروه. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(ءِ غَ)
بوی خوش در بینی رسیدۀ سست کننده. (منتهی الارب). الرائحه المخشمه من الطیب و غیره. (تاج العروس)
لغت نامه دهخدا
(ءِ دَ / دِ)
آنچه داده یا گرفته شود از دانش و مال و جز آن. ج، فوائد. (منتهی الارب). حاصل. نتیجه. نفع. سود. ثمر. بر. بار. رجوع به فایده و ترکیبات آن شود:
چون فائدۀ سلطان نانی بود از ملکت
آن ملکت یک هفته پندار که من دارم.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(ءِ حَ)
بوی. (غیاث). رجوع به فائح شود
لغت نامه دهخدا
(یَ)
کوکال خجک دار. (منتهی الارب). جنسی از خنافس بود خال دار که پیوسته بر سوراخ مارها بود. (اقرب الموارد) ، فالیهالافاعی، اوائل شر و بدی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(یَ)
مؤنث فانی. رجوع به فانی شود
لغت نامه دهخدا
(ئی یَ)
تأنیث غائی.
- عله غائیه، علتی که معلول برای آن است و العله الغائیه عندالمتکلمین مایکون المعلول لاجلها. (تاج العروس). رجوع به علت غائی شود
لغت نامه دهخدا
(یَ)
مؤنث داء. زن بیمار. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(صَ ئی یَ)
نام یکی از دهستانهای بخش هندیجان شهرستان خرمشهر. این دهستان بین دهستانهای ده ملا و چم شعبان و در کنار خاوری رود زهره واقع و هوای آن گرمسیر و مالاریائی است. از 10 قریۀ کوچک و بزرگ تشکیل شده و جمعیت آن در حدود 1600 تن میباشد. آب قرای آن از رود زهره و محصول عمده گندم و جو دیمی است. شغل عمده مردان اغلب زراعت میباشد. از قراء مهم این دهستان، آبادی دربهک دارای 450 تن جمعیت است. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(نِ)
دهی است به واسط. (منتهی الارب). صاحب آنندراج آن را افامیه (با همزۀ مفتوح) کرده است. رجوع به فامیه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از مائیه
تصویر مائیه
مائیت در فارس آبگینگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فائجه
تصویر فائجه
ریگتوده، گروه، در غاله
فرهنگ لغت هوشیار
فایحه در فارسی مونث فائح و بویه پاش بویه پاش مونث فایح پراکنده کننده بوی، جمع فوایح (فوائح)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فائده
تصویر فائده
آنچه داده یا گرفته شود از دانش و مال و جز آن، سود، ثمر، بار
فرهنگ لغت هوشیار
فایقه در فارسی مونث فائق و زیباترین: زن مونث فایق زنی که از حیث جمال بر همگان رجحان داشته باشد، یا احترامات فایقه. احترامات عالیه (در ذیل نامه ها پیش از امضا نویسند: با تقدیم احترامات فایقه)، یا ریاست فایقه. ریاست عالیه
فرهنگ لغت هوشیار
مونث قالی کارد، سرگین گردان خجک دار گونه ای حشره شبیه جعل و یا کوز که در سوراخ مارها می زید. توضیح با مراجعه با ماخذ مربوط این حشره شناخته نشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فاشیه
تصویر فاشیه
پراکنده پریشان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فاعیه
تصویر فاعیه
سخن چین زن، شکوفه برناک (حنا)، بیخ نیلوفر هندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فاغیه
تصویر فاغیه
فاجیه در فارسی شکوفه برناک شکوفه حنا فاجیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فاجیه
تصویر فاجیه
شکوفه حنا، ریشه نیلوفر هندی، کبابه شکافته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فانیه
تصویر فانیه
مونث فانی بنگرید به فانی و گیتی این جهان مونث فانی
فرهنگ لغت هوشیار