غم و اندوه بسیار و بدحالی فراوان، (برهان قاطع) (از جهانگیری) (از انجمن آرا) (فرهنگ رشیدی)، در فرهنگ شعوری شاهدی نیز آمده است، رجوع به همین فرهنگ (ورق 187 الف) شود، هرچیز انبوه را گویند، مانند بیشه و جنگل و غیر آن، (برهان قاطع) (از جهانگیری)، هرچه انبوه بود مانند بیشه و جز آن، (از فرهنگ رشیدی)، انبوه بودن چیزی مانند بیشه و جنگل، (انجمن آرا) (آنندراج)، اصل کلمه ’وغیش’ است که در شعر شاهد از اسدی و سوزنی خطا خوانده اند، رجوع به وغیش شود، (حاشیۀ برهان قاطع چ معین)
غم و اندوه بسیار و بدحالی فراوان، (برهان قاطع) (از جهانگیری) (از انجمن آرا) (فرهنگ رشیدی)، در فرهنگ شعوری شاهدی نیز آمده است، رجوع به همین فرهنگ (ورق 187 الف) شود، هرچیز انبوه را گویند، مانند بیشه و جنگل و غیر آن، (برهان قاطع) (از جهانگیری)، هرچه انبوه بود مانند بیشه و جز آن، (از فرهنگ رشیدی)، انبوه بودن چیزی مانند بیشه و جنگل، (انجمن آرا) (آنندراج)، اصل کلمه ’وغیش’ است که در شعر شاهد از اسدی و سوزنی خطا خوانده اند، رجوع به وغیش شود، (حاشیۀ برهان قاطع چ معین)
در تداول عوام، آواز طولانی تند رفتن چیزی سخت در هوا مانند آواز سنگ فلاخن، (از فرهنگ نظام)، حکایت صوت گلولۀ تفنگ و امثال آن گاه شکافتن هوا، غژ، رجوع به غژ شود، فعل امر از غیژیدن، رجوع به غیژیدن شود
در تداول عوام، آواز طولانی تند رفتن چیزی سخت در هوا مانند آواز سنگ فلاخن، (از فرهنگ نظام)، حکایت صوت گلولۀ تفنگ و امثال آن گاه شکافتن هوا، غژ، رجوع به غژ شود، فعل امر از غیژیدن، رجوع به غیژیدن شود