جدول جو
جدول جو

معنی غیسات - جستجوی لغت در جدول جو

غیسات
(غَ)
رجوع به غیسان شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(غَ سَ)
جمع واژۀ غساه. (منتهی الارب). جمع غساه، غسیات است یا درست آن غسوات. (از قطر المحیط). رجوع به غساه شود
لغت نامه دهخدا
(غَ)
جمع واژۀ غیطه. (دزی ج 2 ص 235). رجوع به غیطه شود
لغت نامه دهخدا
(غَ)
جمع واژۀ غیضه. (اقرب الموارد). رجوع به غیضه شود
لغت نامه دهخدا
(غَ)
جوانی. (منتهی الارب) ، غیسان الشباب، تیزی جوانی و اول و تازگی آن. وغیسات الشباب کذلک. (منتهی الارب). غیسان الشباب و غیساته، اول جوانی و تیزی و تازگی آن. (از اقرب الموارد) گل جوانی. (ناظم الاطباء) ، لیس من غیسانه، یعنی از جنس و صفت آن نیست. (منتهی الارب) (آنندراج) (تاج العروس). از نوع و قسم آن نیست. (تاج العروس) ، ما انت من غیسانه، یعنی از مردان آن نیستی. (منتهی الارب ذیل غسن) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از غیسان
تصویر غیسان
اول جوانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غسات
تصویر غسات
غوزه خرما خرمای نارسیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غسات
تصویر غسات
((غَ))
غوزه خرما، خرمای نارسیده
فرهنگ فارسی معین