- غیرخواه (بُ)
آنکه سود دیگران را بر خود مقدم دارد. مقابل خودخواه
معنی غیرخواه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(غَ خوا / خا)
لغت نامه دهخدا
عمل شخص غیرخواه. مقدم داشتن سود دیگران بر خویشتن. مقابل خودخواهی. رجوع به غیرخواه شود
عمل وحالت غیر خواه مقدم داشتن سود دیگران بر سود خویش مقابل خودخواهی
پاک طینت، خوش فطرت، خیر، خیراندیش، مشفق، مصلح، ناصح، نیک اندیش، مشفق، نیک خواه
متضاد: بدخواه
متضاد: بدخواه
