گربه. (منتهی الارب). سنّور. (اقرب الموارد) ، درختان انبوه و درهم. (از منتهی الارب ذیل غطل). درختان و گیاهان درهم و انبوه. (از اقرب الموارد). صاحب منتهی الارب و تاج العروس غیطل را به این معنی جمع غیطله آورده اند. رجوع به غیطله شود، غیطل الضحی، آخر چاشت، یعنی آنگاه که خورشید در مشرق بشکل بودن وی در مغرب باشد. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) جمع واژۀ غیطله. بمعنی درختان انبوه درهم. (منتهی الارب) (تاج العروس). رجوع به غیطل شود
گربه. (منتهی الارب). سِنَّور. (اقرب الموارد) ، درختان انبوه و درهم. (از منتهی الارب ذیل غطل). درختان و گیاهان درهم و انبوه. (از اقرب الموارد). صاحب منتهی الارب و تاج العروس غیطل را به این معنی جمع غیطله آورده اند. رجوع به غیطله شود، غیطل الضحی، آخر چاشت، یعنی آنگاه که خورشید در مشرق بشکل بودن وی در مغرب باشد. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) جَمعِ واژۀ غَیطَلَه. بمعنی درختان انبوه درهم. (منتهی الارب) (تاج العروس). رجوع به غَیطَل شود
جمع واژۀ غوط و غاط، (از منتهی الارب) (المنجد) (اقرب الموارد) (تاج العروس)، صاحب منتهی الارب غیاط را جمع غائط نیز آورده است و ظاهر عبارت تاج العروس نیز آن را تأیید میکند، رجوع به غوط، غاط و غائط شود
جَمعِ واژۀ غَوط و غاط، (از منتهی الارب) (المنجد) (اقرب الموارد) (تاج العروس)، صاحب منتهی الارب غِیاط را جمع غائط نیز آورده است و ظاهر عبارت تاج العروس نیز آن را تأیید میکند، رجوع به غَوط، غاط و غائط شود