جدول جو
جدول جو

معنی غندوذ - جستجوی لغت در جدول جو

غندوذ(غَ)
از قرای هرات. (معجم البلدان). در انساب سمعانی و اللباب فی تهذیب الانساب ’غندرود’ آمده است. رجوع به غندرود شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(غَ)
جوان که با تبختر و ناز راه رود. (از منجد الطلاب). مؤنث آن غندوره. رجوع به غندوره شود. دزی در ذیل قوامیس العرب (ج 2 ص 229) گوید: غندور جوانی است که وضع پستی داشته باشد و در رفتار خود ظاهرسازی کند و ظرافت بخرج دهد، دوستانش او را احمق و خوشگذران و ظاهرآرا شمارند. وی تظاهر به پردلی و شهامت کند و میکوشد تا دختران او را بپسندند، و بشرط آنکه پول داشته باشد سخی و جوانمرد است، و همچنین دخترانی را که شبیه صفات مزبور را داشته باشند نیز غندور گویند. ج، غنادیر، غنادره. رجوع به دزی ج 2 ص 229 شود
لغت نامه دهخدا
(غُ)
بمعنی غندبه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به همین کلمه شود
لغت نامه دهخدا