جدول جو
جدول جو

معنی غموضه - جستجوی لغت در جدول جو

غموضه
(دِ)
پست و مغاک گردیدن جای. (منتهی الارب) (آنندراج). پست بودن زمین. غماضه. (اقرب الموارد) ، دورمعنی و باریک گردیدن سخن. (منتهی الارب). پوشیدگی سخن و دور از فهم بودن آن
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از غموض
تصویر غموض
ناپدید شدن، نامفهوم شدن سخن
فرهنگ فارسی عمید
(دَ دَ غَ)
پست و مغاک گردیدن جای. (منتهی الارب) (آنندراج). هموار و پست شدن زمین. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(دَ رَ / دِرْ)
تازه روی گردیدن: غض ّ فلان غضاضه و غضوضه. (منتهی الارب) (آنندراج). تازه شدن. (تاج المصادر بیهقی). غضوضه گیاه و جز آن، نضارت و طراوت آن، و صفت وی غض ّ می آید. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(غَ ضَ)
عیب که بفارسی آهو است. یقال: ما فی الامر غمیضه، ای عیب. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد). غمیزه، صاحب منتهی الارب بمعنی گمنامی و خواری نیز آورده است، این معنی در فرهنگهای دیگر دیده نشد
لغت نامه دهخدا
(دَ ءَ)
پوشیدگی سخن. غموضه. رجوع به همین کلمه شود
لغت نامه دهخدا
(غُ)
جمع واژۀ غمض. (منتهی الارب). رجوع به همین کلمه شود
لغت نامه دهخدا
(غَمْ می)
نام قلعه ای از قلاع خیبر. (غیاث اللغات) (آنندراج). یکی از قلعه های خیبرو آن حصن بنی الحقیق است، و بدانجا رسول خدا صفیه دختر حیی بن اخطب را بزنی برگزید و صفیه پیش از این زن کنانه بن ربیع بن ابی الحقیق بود. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
تصویری از حموضه
تصویر حموضه
ترشمزگی ترشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غضوضه
تصویر غضوضه
تازه روی گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غماضه
تصویر غماضه
مغاکیدن مغاک گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غموضت
تصویر غموضت
پوشیدگی سخن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غموره
تصویر غموره
پر آبی، جوانمردی
فرهنگ لغت هوشیار
هامون شدن زمین، باریک شدن سخن، پوشیدگی کار راز کار فند کار، پیچیدگی هامون شدن زمین پست و مغاک شدن، دور معنی و باریک شدن سخن، پوشیدگی علم و هنر مشکل هرفن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غموضت
تصویر غموضت
((غُ ضَ))
پوشیده شدن سخن و درک نشدن معنای آن، پوشیدگی سخن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غموض
تصویر غموض
((غُ))
هامون شدن زمین، دور معنی و باریک شدن سخن، پوشیدگی علم و هنر، مشکل هر فن
فرهنگ فارسی معین