جدول جو
جدول جو

معنی غلیزک - جستجوی لغت در جدول جو

غلیزک
سر خوردن، سر و لغزنده بودن، لغزنده
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از غلیز
تصویر غلیز
آب لزجی که از دهان انسان یا حیوان خارج می شود، غلیزآب، غلیزآبه
فرهنگ فارسی عمید
(غَ زَ)
غلیژن. (برهان قاطع). غریزن یعنی گل سیاه که ته حوض ماند. (فرهنگ رشیدی) (انجمن آرا). رجوع به غلیژن و غریزن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از غلیزن
تصویر غلیزن
لجن و لای سیاهی که در ته حوض ها و جویها و تالابها به هم رسد خلاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غلیز
تصویر غلیز
لعاب دهان بچه، لعاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غلیز
تصویر غلیز
((غَ یا غِ))
گلیز، آب دهان بچه
فرهنگ فارسی معین