جدول جو
جدول جو

معنی غلیزبند - جستجوی لغت در جدول جو

غلیزبند
پیش بندی که برروی سینۀ کودکان می بستند، سینه بند
تصویری از غلیزبند
تصویر غلیزبند
فرهنگ فارسی عمید
غلیزبند
(غَ / غِ بَ)
پیش بند شیرخوارگان که آب دهانشان بر وی افتد. سینه بندی است که بر سینه و شکم طفل پوشند تا با لعاب دهان و شیر برگردانیده دیگر جامه ها را نیالاید. گلیزبند. غلیظبند نیز نویسند و آن صورت عربی است که به کلمه داده اند و صحیح نیست
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(غَ بَ)
پیش بند اطفال. غلیزبند. گلیزبند. غلیظبند، صورت عربی است که به کلمه داده اند و اصل آن گلیزبند است. رجوع به غلیزبند و گلیزبند شود
لغت نامه دهخدا
(غَ بَ)
آنکه غلبیر بندد. غربال بند، کولی. رجوع به ترجمه مازندران و استرآباد ص 108 شود
لغت نامه دهخدا
(غَ زَ)
غلیژن. (برهان قاطع). غریزن یعنی گل سیاه که ته حوض ماند. (فرهنگ رشیدی) (انجمن آرا). رجوع به غلیژن و غریزن شود
لغت نامه دهخدا
پیش بند شیر خوارگان که آب دهانشان بروی افتد. توضیح نوشتن آن به صورت غلیظ بند غلط است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غلیزن
تصویر غلیزن
لجن و لای سیاهی که در ته حوض ها و جویها و تالابها به هم رسد خلاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غلبیربند
تصویر غلبیربند
((~. بَ))
غربال بند، کولی، قرشمال، غرشمال
فرهنگ فارسی معین
گردن بند
فرهنگ گویش مازندرانی