جدول جو
جدول جو

معنی غلبلب - جستجوی لغت در جدول جو

غلبلب(غَ لَ لَ)
قسمی گیاه کائوچوک دار. استبرق. غرق. در دزفول و شوشتر نام غلبلب را به استبرق دهند. رجوع به استبرق شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مُ لَ لِ)
تکه ای که وقت جستن بر بز ماده بانگ کند. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(لَ لَ)
مرد نیکویی کننده با اهل و همسایۀ خود، کبش لبلب، تکۀ بابانگ. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از لبلب
تصویر لبلب
همسایه دوست دوست خوشرفتار، سر سینه
فرهنگ لغت هوشیار
انگیزه ی حرکت به سمت کار دلخواه، بی قراری تشویش، انجام
فرهنگ گویش مازندرانی
غربال
فرهنگ گویش مازندرانی