جدول جو
جدول جو

معنی غطامط - جستجوی لغت در جدول جو

غطامط(غَ مِ)
جمع واژۀ غطمطه. (نشوء اللغه العربیه ص 118). غلغل. پلغپلغ. رجوع به غطمطه و نشوء اللغه العربیه شود
لغت نامه دهخدا
غطامط
آواز
تصویری از غطامط
تصویر غطامط
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(غَ غِ)
جمع واژۀ غطغط. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به غطغط شود
لغت نامه دهخدا
(غَ طَ مَ)
بحر غطومط،دریای بزرگ موج بسیارآب. (منتهی الارب) (آنندراج). بحر غطومط، عظیم الامواج، کثیرالماء. (از تاج العروس)
لغت نامه دهخدا
(غُ)
اول پگاه، یا پس ماندۀ سیاهی شب. (منتهی الارب). اول صبح یا بقیه ای از تاریکی شب. (از اقرب الموارد). بام. (مهذب الاسماء) ، تاریکی سحر، سحر. غطاط به فتح اول نیز به همین معنی آمده است. (از منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(غَ طَطْ)
جایی است. کمیت بن ثعلبه جد کمیت بن معروف گوید:
فمن مبلغ علیا معد وطیئاً
و کنده من اصغی لها و تسمعا
یمانیهم من حل بحران منهم
و من حل اکناف الغطاط فلعلعا
الم یأتهم ان الفزاری قد ابی
وان ظلموه أن یذل و یضرعا.
و بقول نصر، جایی در بلاد بکر است. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(غَ)
مرغ سنگخوار، یا نوعی از آن که پشت و شکمش تیره رنگ و شکم بازویش سیاه باشد. (منتهی الارب) (آنندراج). نوعی از سنگخوار. (صراح). قطا، و گفته اند نوعی از آن است که دارای پشت و شکم و بدن خاکستری رنگ است و اندرون بالهای آن سیاه و پاهای آن دراز و گردنش لطیف است. یکی آن غطاطه. (از اقرب الموارد) ، سحر. غطاط. رجوع به غطاط شود
لغت نامه دهخدا
(دَ)
به معنی مغاطّه. (منتهی الارب). در فرهنگهای تاج العروس و اقرب الموارد و قطر المحیط و شرح قاموس به فارسی و المنجد غطاط مصدر باب مفاعله و همچنین مغاطّه نیامده و ظاهراً غط از باب مذکور استعمال نشده است
لغت نامه دهخدا
تصویری از غطاغط
تصویر غطاغط
به گونه رمن ماده بره ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غطاط
تصویر غطاط
مرغ سنگخوار
فرهنگ لغت هوشیار