جدول جو
جدول جو

معنی غطاغط - جستجوی لغت در جدول جو

غطاغط
(غَ غِ)
جمع واژۀ غطغط. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به غطغط شود
لغت نامه دهخدا
غطاغط
به گونه رمن ماده بره ها
تصویری از غطاغط
تصویر غطاغط
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(غَ مِ)
جمع واژۀ غطمطه. (نشوء اللغه العربیه ص 118). غلغل. پلغپلغ. رجوع به غطمطه و نشوء اللغه العربیه شود
لغت نامه دهخدا
(غُ)
اول پگاه، یا پس ماندۀ سیاهی شب. (منتهی الارب). اول صبح یا بقیه ای از تاریکی شب. (از اقرب الموارد). بام. (مهذب الاسماء) ، تاریکی سحر، سحر. غطاط به فتح اول نیز به همین معنی آمده است. (از منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(غَ طَطْ)
جایی است. کمیت بن ثعلبه جد کمیت بن معروف گوید:
فمن مبلغ علیا معد وطیئاً
و کنده من اصغی لها و تسمعا
یمانیهم من حل بحران منهم
و من حل اکناف الغطاط فلعلعا
الم یأتهم ان الفزاری قد ابی
وان ظلموه أن یذل و یضرعا.
و بقول نصر، جایی در بلاد بکر است. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(غَ)
مرغ سنگخوار، یا نوعی از آن که پشت و شکمش تیره رنگ و شکم بازویش سیاه باشد. (منتهی الارب) (آنندراج). نوعی از سنگخوار. (صراح). قطا، و گفته اند نوعی از آن است که دارای پشت و شکم و بدن خاکستری رنگ است و اندرون بالهای آن سیاه و پاهای آن دراز و گردنش لطیف است. یکی آن غطاطه. (از اقرب الموارد) ، سحر. غطاط. رجوع به غطاط شود
لغت نامه دهخدا
(دَ)
به معنی مغاطّه. (منتهی الارب). در فرهنگهای تاج العروس و اقرب الموارد و قطر المحیط و شرح قاموس به فارسی و المنجد غطاط مصدر باب مفاعله و همچنین مغاطّه نیامده و ظاهراً غط از باب مذکور استعمال نشده است
لغت نامه دهخدا
(غُ غُ)
مادۀ بچه. ج، غطاغط. (منتهی الارب) (آنندراج). السخال الاناث، بره و بزغالۀ نوزادۀ ماده. (قطر المحیط) (المنجد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از غطامط
تصویر غطامط
آواز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غطغط
تصویر غطغط
ماده بچه، میش گوسفند ماده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غطاط
تصویر غطاط
مرغ سنگخوار
فرهنگ لغت هوشیار