- غطاسه (غَطْ طا سَ)
غطّاس (مرغ). رجوع به غطّاس شود
معنی غطاسه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(دَ سَ)
لغت نامه دهخدا
فضیلت نهادن بر خود. (منتهی الارب) (آنندراج). اعجاب. (اقرب الموارد). دست درازی نمودن بر اقران. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد) ، بزرگ منشی کردن. (منتهی الارب) (آنندراج). تکبر. (اقرب الموارد) ، خشمناک ساختن کسی را. (منتهی الارب) (آنندراج). به خشم آوردن کسی را. (از اقرب الموارد)
(غِیَ)
لغت نامه دهخدا
آنچه زنان زیر جامه پوشند مانند شاماکچه و جز آن. (منتهی الارب) (آنندراج). ما تغطت به المراءه من حشو الثیاب کغلاله و نحوها. (اقرب الموارد)
افندی، قندلفت. مدیر مدرسه امیریکیه در بلمند. وی کتاب ’امتیازات الجماعات المسیحیه فی مملکه العثمانیه’ را که تألیف ستافروس فوتیراس نویسندۀ روزنامۀ نیولوغوس یونانی در قسطنطنیه است به عربی ترجمه کرده و در طرابلس شام به سال 1912 میلادی به چاپ رسانده است. (از معجم المطبوعات ج 2 ستون 1418)
(غِ)
لغت نامه دهخدا
تعمید. غسل تعمید. (دزی ج 2 ص 216). رجوع به غسل تعمید شود.
- عیدالغطاس، جشنی که به یادبود غسل تعمید مسیح گرفته میشود. (دزی ج 2 ص 216)
- عیدالغطاس، جشنی که به یادبود غسل تعمید مسیح گرفته میشود. (دزی ج 2 ص 216)
خاج شویان جشنی از جشن های ترسایان تعمید غسل تعمید. یا عید غطاس. جشنی که به یادبود غسل تعمید مسیح بر پا کنند
