جدول جو
جدول جو

معنی غطارس - جستجوی لغت در جدول جو

غطارس
(غَ رِ)
جمع واژۀ غطرس. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به غطرس شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بَ رِ)
به یونانی نام دوایی است که آنرا سرخس نیز گویند و آن چوبکی باشد سیاه رنگ و چون بشکنند مغز آن فستقی بود کدو دانه را نافع است. (برهان) (از آنندراج). مأخوذ از یونانی یک قسم دارویی که در دفع کدو دانه بکار میبرند و سرخس نیز گویند. (ناظم الاطباء). بیونانی سرخس است. (فهرست مخزن الادویه). سرخس. (ترجمه فرانسوی مفردات ابن بیطار) (اختیارات بدیعی نسخۀ خطی لغت نامه) (تذکرۀ داود ضریر انطاکی). علف و گیاهی است که سرخس گویند. (شعوری ج 1 ورق 168). و رجوع به سرخس شود
لغت نامه دهخدا
(غَ)
جمع واژۀ غطریس. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به غطریس شود
لغت نامه دهخدا
(رِ)
موضعی است بسواحل بحر فارس. (مراصد الاطلاع)
لغت نامه دهخدا
(غِرِ)
ستمکار متکبر. (منتهی الارب). غطرس و غطریس، ظالم متکبر معجب. ج، غطارس. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
افندی، قندلفت. مدیر مدرسه امیریکیه در بلمند. وی کتاب ’امتیازات الجماعات المسیحیه فی مملکه العثمانیه’ را که تألیف ستافروس فوتیراس نویسندۀ روزنامۀ نیولوغوس یونانی در قسطنطنیه است به عربی ترجمه کرده و در طرابلس شام به سال 1912 میلادی به چاپ رسانده است. (از معجم المطبوعات ج 2 ستون 1418)
لغت نامه دهخدا
(غِ)
تعمید. غسل تعمید. (دزی ج 2 ص 216). رجوع به غسل تعمید شود.
- عیدالغطاس، جشنی که به یادبود غسل تعمید مسیح گرفته میشود. (دزی ج 2 ص 216)
لغت نامه دهخدا
از اسماء شمشیر است. رجوع به المزهر سیوطی جزء اول ص 243 شود
لغت نامه دهخدا
(رِ)
نعت فاعلی از غرس. رجوع به غرس شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از بطارس
تصویر بطارس
لاتینی تازی شده سرخس از گیاهان سرخس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غارس
تصویر غارس
درخت نشاننده درختکار غرس کننده
فرهنگ لغت هوشیار
خاج شویان جشنی از جشن های ترسایان تعمید غسل تعمید. یا عید غطاس. جشنی که به یادبود غسل تعمید مسیح بر پا کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غارس
تصویر غارس
((رِ))
غرس کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غطاس
تصویر غطاس
((غِ))
تعمید، غسل تعمید
فرهنگ فارسی معین