جدول جو
جدول جو

معنی غضغضه - جستجوی لغت در جدول جو

غضغضه(دَرْ وَ زَ)
غضغضۀ آب، کم شدن آن. (از منتهی الارب) (آنندراج). کم شدن و فرورفتن آب در زمین. (از اقرب الموارد) ، کم کردن چیزی را و کم کردن آب. (منتهی الارب) (آنندراج). کم کردن آب و جز آن. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(غَ ضی ضَ)
مؤنث غضیض. (اقرب الموارد). رجوع به غضیض شود
لغت نامه دهخدا
(دَ رَ / دِرْ)
تازه روی گردیدن: غض ّ فلان غضاضه و غضوضه. (منتهی الارب) (آنندراج). تازه شدن. (تاج المصادر بیهقی). غضوضه گیاه و جز آن، نضارت و طراوت آن، و صفت وی غض ّ می آید. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
خواری، کاستی، بر افتادن فرود افتادن از پایگاه، فرو داشتن آواز، فرو خواباندن چشم، تازه روی گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غضیضه
تصویر غضیضه
خواری، کمی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غضوضه
تصویر غضوضه
تازه روی گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار