چیزی است سیاه مانند مشک که آن را به مشک مخلوط کنند و به نام مشک میفروشند. ورامک نیز گویند. (از فرهنگ شعوری ج 2 ورق 187 الف). گیاهی است که در مشک می آمیزند. غشمشک. (از ناظم الاطباء)
چیزی است سیاه مانند مشک که آن را به مشک مخلوط کنند و به نام مشک میفروشند. ورامک نیز گویند. (از فرهنگ شعوری ج 2 ورق 187 الف). گیاهی است که در مشک می آمیزند. غشمشک. (از ناظم الاطباء)
بوی گند، بوی بد و ناخوش، بوی بد که از دهان انسان برآید، برای مثال از دهان تو همی آید غشاک/ پیر گشتی، ریخت مویت از هباک (طیان - شاعران بی دیوان - ۳۱۶ حاشیه)
بوی گند، بوی بد و ناخوش، بوی بد که از دهان انسان برآید، برای مِثال از دهان تو همی آید غشاک/ پیر گشتی، ریخت مویت از هباک (طیان - شاعران بی دیوان - ۳۱۶ حاشیه)
بوی گنده و بوی ناخوشی باشد که از دهان مردم آید و به عربی بخر گویند. (برهان قاطع) (از جهانگیری). بوی ناخوش. (فرهنگ رشیدی) (انجمن آرا) (آنندراج). گنده و ناخوش. (اوبهی). در فرهنگ اسدی به این معنی غساک آمده و ظاهراً غشاک مصحف آن یا صورتی از آن است: از دهان تو همی آید غشاک پیر گشتی ریخت مویت از هباک. طیان (از فرهنگ رشیدی) (جهانگیری) (انجمن آرا) (آنندراج)
بوی گنده و بوی ناخوشی باشد که از دهان مردم آید و به عربی بخر گویند. (برهان قاطع) (از جهانگیری). بوی ناخوش. (فرهنگ رشیدی) (انجمن آرا) (آنندراج). گنده و ناخوش. (اوبهی). در فرهنگ اسدی به این معنی غساک آمده و ظاهراً غشاک مصحف آن یا صورتی از آن است: از دهان تو همی آید غشاک پیر گشتی ریخت مویت از هباک. طیان (از فرهنگ رشیدی) (جهانگیری) (انجمن آرا) (آنندراج)