جدول جو
جدول جو

معنی غزجند - جستجوی لغت در جدول جو

غزجند
(غُ)
شهرکی است خرم و بانعمت (به ماوراءالنهر) (حدود العالم)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(غَ غَ)
دیگ طعام پزی. (برهان قاطع) (آنندراج). غزغن. غزغان. (برهان قاطع) ، پوستی غیرکیمخت و ساغری که از آن کفش و پای افزار سازند. (برهان قاطع) (آنندراج). غزغن. (برهان قاطع)
لغت نامه دهخدا