جدول جو
جدول جو

معنی غریغوریوس - جستجوی لغت در جدول جو

غریغوریوس
(غِ)
ابن هارون الملطی، مکنی به ابوالفرج بن عبری (623- 685 هجری قمری). مورخ سریانی از مسیحیان یعاقبه است. کتابهایی به عربی نوشت از جملۀ آنهاست: ’تاریخ الدول’ معروف به ’مختصر الدول’ که وقایع تا سال 1284م. در آن مندرج است و کتابی در طب و کتاب دیگری به نام ’منافع اعضاء الجسد’ و کتاب ’دفع الهم’ درباره ادب و اخلاق می باشد و کتابهایی نیز به سریانی نوشته از قبیل ’دیوان شعر’ و ’تفسیر کتاب مقدس’ و ’هدایات’. (اعلام زرکلی ج 2 ص 759). رجوع به ابن عبری شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(غْرِ / غِ رِ)
اسقف نوسا (330-400 میلادی). از فلاسفۀ طبیعی دان بود و کتاب طبیعه الانسان ازوست. (فهرست ابن الندیم). از قدیسین نصرانی است که آثار متعددی از او دردست است و از جمله آثار وی طبیعهالانسان را در کتب عربی ذکر کرده اند. (تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی ج 1ص 100). در عیون الانباء به صورت غریغوریوس نیز آمده است. رجوع به کتاب مذکور ص 23 و 109 و گرگوریس شود
لغت نامه دهخدا
(گِ)
ابوالفرج بن هارون نصرانی مشهور به ابن عبری. در ملطیه در سال 623 هجری قمری متولد ودر سال 643 بواسطۀ استیلای مغول به انطاکیه و بعد به طرابلس رفت و چندی به سمت اسقفی در دمشق بود. فوتش در مراغه در 685 هجری قمری روی داد. رجوع به تاریخ ایران باستان ص 106 و ابن عبری در همین لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا
(غِ غُ یِ)
استاد تاریخ شرقی در پطرسبرگ. رحلۀ ابودلف ینبوعی (949 هجری قمری) را به زبان روسی ترجمه کرده در مجلۀ نظارت علوم روسیه به چاپ رسانیده است (1873م.). (از اعلام المنجد)
لغت نامه دهخدا
(غْرِ / غِ رِ)
یکی از اطباء اصحاب تجربه که در فترت 735 ساله پس از مرگ برمانیدس تا ظهور افلاطون به ظهور رسید. (از عیون الانباء ج 1 ص 23)
لغت نامه دهخدا