جدول جو
جدول جو

معنی غذیذه - جستجوی لغت در جدول جو

غذیذه
(غَ ذی ذَ)
ریم و زرداب و خون زخم و گوشت مردۀ آن. (منتهی الارب) (آنندراج). غثیثه. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
غذیذه
ریم، زرداب، گوشت مرده
تصویری از غذیذه
تصویر غذیذه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بَ ذی ذَ / ذِ)
غلبه.
لغت نامه دهخدا
(غَ رَ)
آرد که بر آن شیر ریخته بر سنگریزه ای تفسان گرم سازند. (منتهی الارب) (آنندراج). دقیق یحلب علیه لبن ثم یحمی بالرضف. (اقرب الموارد). غیذر. (اقرب الموارد ذیل غیذر) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(دُ)
کم کردن: غذغذ منه، کم کرد از آن. (منتهی الارب). غذغذ منه غذغذه، نقصه. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(لَ ذَ)
تأنیث لذیذ. ج، لذائذ
لغت نامه دهخدا
تصویری از غذیمه
تصویر غذیمه
چاه فراخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غذیره
تصویر غذیره
خوراک چوپان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لذیذه
تصویر لذیذه
مونث لذیذ بنگرید به لذیذ مونث لذیذ جمع لذائذ (لذایذ)
فرهنگ لغت هوشیار