جدول جو
جدول جو

معنی غذارم - جستجوی لغت در جدول جو

غذارم
(غُ رِ)
آب بسیار. (اقرب الموارد). و یشبه الخضرم، الغذارم و هو الماء الکثیر. (نشوء اللغه العربیه ص 125) ، کیل غذارم، پیمانۀ تخمینی. (منتهی الارب) (آنندراج). کیل جزاف. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(غَ ءِ)
هرچیز تو بر تو و برهم نشسته. (منتهی الارب). کل متراکب بعضه علی بعض. (اقرب الموارد)
جمع واژۀ غذیمه. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(غُ مِ)
آب بسیار. (منتهی الارب). این لغت در اقرب الموارد نیامده است و در حاشیۀ تاج العروس چاپی در ذیل غذمره گوید: هنا زیاده فی نسخ المتن، نصها: و الغذامر کعلابط الکثیر من الماء. و صاحب اقرب الموارد غذمرو غذرم را مثل یکدیگر می داند. رجوع به غذرمه شود
لغت نامه دهخدا
(هَُ رِ)
ذوهذرمه. (اقرب الموارد). مرد شتاب در سخن و در قرائت. (منتهی الارب). هذارمه. رجوع به هذارمه شود
لغت نامه دهخدا
(غُذْ ذا)
جمع واژۀ غذّامه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(غَ)
نوعی تلفظ از غضار. (دزی ج 2 ص 203)
لغت نامه دهخدا
تصویری از غارم
تصویر غارم
تاوان پرداز
فرهنگ لغت هوشیار
بدهکار، مدیون، وامدار
فرهنگ واژه مترادف متضاد