جدول جو
جدول جو

معنی غدفل - جستجوی لغت در جدول جو

غدفل
(غِ دَ)
ج، غدافل. تأنیث آن غدفله. مرد بلندبالا، قوی جثۀ تمام اندام. (منتهی الارب) (آنندراج). غدفن. (منتهی الارب). رجوع به غدفن شود، زندگانی فراخ. (منتهی الارب) (آنندراج) ، جامۀ کهنه، و منه المثل: ’غرّنی برداک من غدافلی’، قاله رجل سأل رجلاً ان یکسوه فوعده فألقی خلقانه فلم یکسه . (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از غافل
تصویر غافل
آنکه در امری اهمال و غفلت کند، غفلت کننده، ناآگاه، بی خبر، فراموش کار
غافل شدن: غفلت کردن، برای مثال دریغا که مشغول باطل شدیم / ز حق دور ماندیم و غافل شدیم (سعدی۱ - ۱۸۴)، بی خبر ماندن، فراموش کردن
فرهنگ فارسی عمید
(غِ دَ لَ)
تأنیث غدفل. رجوع به غدفل شود، رحمه غدفله، مهربانی کثیر. (منتهی الارب). رحمت واسعه. (اقرب الموارد) ، ملاءهغدفله، چادر فراخ. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(غِ دَ)
تمام اندام. لغتی است در غدفل. (منتهی الارب). رجوع به غدفل شود
لغت نامه دهخدا
(غَ فَ)
دستمالی که زنان وهابی به سر بندند. (دزی ج 2 ص 202). ظاهراًهمان مصحف قطیفه است که به معنای خاص به کار رفته
لغت نامه دهخدا
(غَ فَ)
روباه. (منتهی الارب). ثعلب. (قاموس بنقل اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(دَ فَ)
ابن حنظله بن زید بن عبده ذهلی شیبانی، مشهور به دغفل ناسب. از نسب شناسان عرب بود که در نسب شناسی بدو مثل زنند. و برخی گویند نام او حجر و لقبش دغفل بوده است. معاویه او را به تعلیم فرزندش یزید گماشته بود. دغفل به سال 65 هجری قمری در واقعۀ دولاب (در فارس) غرق گشت. (از الاعلام زرکلی ج 3 ص 18، از الاستیعاب و الاصابه و اسدالغابه و البیان والتبیین)
لغت نامه دهخدا
(غُ فِ)
کبش غدافل، قچقار که پشم دنبش بسیار باشد. بعیر غدافل. (منتهی الارب). بعیر او کبش غدافل، کثیر شعر الذنب. (اقرب الموارد). رجوع به غدفل شود
لغت نامه دهخدا
(دُ)
در ارزانی و نیکوحالی درآمدن. (منتهی الارب) (آنندراج) : غدفل الرّجل، وقع فی الاهیغین تثنیۀ اهیغ: ارزانی و خوبی حال و یا اکل و نکاح و یا اکل و شرب. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از دغفل
تصویر دغفل
بچه پیل، بچه گرگ ، زندگانی فراخ، پر بسیار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غافل
تصویر غافل
بی خبر، نا آگاه، بیخود، بی خرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غافل
تصویر غافل
((فِ))
ناآگاه، بی خبر، نادان، بی خرد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غافل
تصویر غافل
غافلين
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از غافل
تصویر غافل
Inadvertent, Inattentive
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از غافل
تصویر غافل
inadvertent, distrait
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از غافل
تصویر غافل
inadvertido, distraído
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از غافل
تصویر غافل
dikkatsiz
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
حواس پرت، غافل
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از غافل
تصویر غافل
غافل
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از غافل
تصویر غافل
অবহেলিত , উদাসীন
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از غافل
تصویر غافل
โดยไม่เจตนา , ไม่ใส่ใจ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از غافل
تصویر غافل
bila kukusudiwa, kijijini
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از غافل
تصویر غافل
无意的 , 不注意的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از غافل
تصویر غافل
不注意な , 注意散漫な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از غافل
تصویر غافل
случайный , невнимательный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از غافل
تصویر غافل
רשלני , לא ערני
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از غافل
تصویر غافل
무심한 , 부주의한
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از غافل
تصویر غافل
tidak sengaja, lalai
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از غافل
تصویر غافل
onbedoeld, onoplettend
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از غافل
تصویر غافل
involontario, distratto
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از غافل
تصویر غافل
inadvertido, distraído
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از غافل
تصویر غافل
ненавмисний , неуважний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از غافل
تصویر غافل
niezamierzony, nieuważny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از غافل
تصویر غافل
unbeabsichtigt, unaufmerksam
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از غافل
تصویر غافل
अनजाने , लापरवाह
دیکشنری فارسی به هندی