جمع واژۀ غدیه. غدیه را دو جمع است: غدیات، غدایا، و غدایا را از نظر ازدواج کلام تنها با عشایا آورند چنانکه گویند:انی لاتیه بالغدایا و العشایا. (از اقرب الموارد)
جَمعِ واژۀ غدیه. غدیه را دو جمع است: غدیات، غدایا، و غدایا را از نظر ازدواج کلام تنها با عشایا آورند چنانکه گویند:انی لاتیه بالغدایا و العشایا. (از اقرب الموارد)
جمع واژۀ هدیه. (ترجمان علامۀ جرجانی، ترتیب عادل) (منتهی الارب) (اقرب الموارد). پیش کشیها: مهدراست کردند با خدمتکاران و هدایا. (تاریخ بیهقی). به فخر سر به فلک برکشید و شادی کرد که آن هدایا بر دست او قبول افتاد. مسعودسعد. رجوع به هدیه شود
جَمعِ واژۀ هدیه. (ترجمان علامۀ جرجانی، ترتیب عادل) (منتهی الارب) (اقرب الموارد). پیش کشیها: مهدراست کردند با خدمتکاران و هدایا. (تاریخ بیهقی). به فخر سر به فلک برکشید و شادی کرد که آن هدایا بر دست او قبول افتاد. مسعودسعد. رجوع به هدیه شود
مؤنث غدیان. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). متغدیه. (اقرب الموارد). زن چاشتخوار. تاج العروس آرد: غدیا مؤنث غدیان و اصل ’یاء ’’واو’ بوده و به سبب استحسان و زیبائی به ’یاء’ قلب شده نه به سبب معتل بودن
مؤنث غَدْیان. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). متغدیه. (اقرب الموارد). زن چاشتخوار. تاج العروس آرد: غدیا مؤنث غدیان و اصل ’یاء ’’واو’ بوده و به سبب استحسان و زیبائی به ’یاء’ قلب شده نه به سبب معتل بودن