جدول جو
جدول جو

معنی غالاطیا - جستجوی لغت در جدول جو

غالاطیا
گالاسی، ناحیتی در آسیای صغیر که توسط گل ها اشغال شد (278 قبل از میلاد) و در 25 قبل از میلاد مطیع رومیان گردید: والنبات الذی ینبت بقیادوقا (قبادوقیا) و بالبلاد التی یقال لها عالاطیا (غالاطیا) التی به آسیا ... (ابن البیطار: حرمل) تکون (زبد البحیره) بالبلاد التی یقال لها عالاطیا (غالاطیا) و هی بلاد الافرنج (ابن البیطار: زبدالبحیره) و رجوع به ابن البیطار ذیل اسطوخودوس و به ترجمه لکلرک (همین مورد) شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

بیماری واگیردار عفونی که از طریق پشۀ آنوفل به انسان منتقل می شود و با تب و لرزهای شدید و متناوب همراه است
فرهنگ فارسی عمید
خرنوب شامی است، (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
(غَ)
ساکنان غلاطیه (یا گالاثی). رجوع به غلاطیه و گالاثی شود.
- نامۀ غلاطیان، نامه ای است که پولس به مردم غلاطیه نوشته است، احتمال میرود وی نامه را در قرنتس به سال 57 یا 58 نوشته باشد. او در این نامه غلاطیان را به سبب دوری از مسیح و راستی سخت توبیخ کرد و تسلط و تعلیمات رسالت خود را ثابت نمود و مدلل کرد که آنها را از خود مسیح یافته است، و با قوت و جرأت تمام تعلیم اعظم و عمده دین مسیح یعنی عادل شمرده شدن به توسط ایمان را با نسبتهای آن به شریعت و به رفتار مقدس بیان میکند و آزادی فرزندان خدا را به طور کامل توضیح میدهد. عباراتش عتاب آمیز و محبت انگیز است. و موضوع آن با نامۀ رومانیان و همچنین زمان نگارش هر دوی آنها ظاهراً یکی است. کلیساهای غلاطیه در تاریخ کلیسا تخمیناً مدت 900 سال مذکور است. (از قاموس کتاب مقدس). رجوع به غلاطیه شود
لغت نامه دهخدا
معصره، زیاتان
لغت نامه دهخدا
حجر غاغاطیس غاغاطی، طاغیطوس، سکنج، سبج، رجوع به غاغاطی و حجر غاغاطیس شود
لغت نامه دهخدا
تب لرز، تب لرزه، نوبه، تب آجامی، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، مرضی عفونی که حاملش نوعی میکرب از راستۀ جانوران یک سلولی و جزو هاگ داران است، میکرب این مرض بوسیلۀ نیش پشۀمخصوصی بنام آنوفل که دراماکن باتلاقی و مردابها بفراوانی موجود است وارد خون بدن انسان می شود، میکربهای مالاریا مستقیماً گلبولهای قرمز خون را مورد حمله قرار می دهند و از بین می برند و ایجاد کم خونی شدید در مریض می نمایند، از این رو مالاریا مرضی است خطرناک که باید مبارزۀ مداوم و شدید با پشۀ ناقل میکرب آن بعمل آید، میکرب این مرض موسوم به هماتوزوئر است، چون این ناخوشی در دوران استقرارش به تناوب (یک یا دو سه روز در میان) ایجاد تب و لرز می کند به تب نوبه نیز موسوم است، تب لرز، تب نوبه، تب نوبه ای، نوبه تب لرزه، (فرهنگ فارسی معین)، و رجوع به تب مالاریا شود
لغت نامه دهخدا
باقلای قبطی است، رجوع به باقلا شود، (از مفردات ابن البیطار)، غالالوط، غالالوطا
لغت نامه دهخدا
(غَ یَ)
یا گالاثی یا غلاتیا. در اعلام المنجد آمده: غلاطیه نامی است که در قدیم به بلاد شمالی آسیای صغیر اطلاق میشد، مرکز آن آنقره بود. غولیون (گلها) در آنجا ساکن بوده اند (278 قبل از میلاد). بعد رومیان بدانجا مسلط شدند (25 قبل از میلاد). صاحب قاموس کتاب مقدس آرد: غلاطیه از قطعات آسیای صغیر است که در جنوب شرقی بطانیه و پفلغونی و مغرب پنطس و شمال غربی کیدکی و شمال و شمال شرقی لیکاونیه و فریجیه واقع است. لفظ غلاطیه از گالها یا کلاتی، یعنی فرنگی مشتق است، معدودی از طوایف ترکی تالتبوئی و تکتاسغی در سال 280 قبل از میلاد مهاجرت کردند و به غلاطیه آمدند و با اهالی آنجا مخلوط شدند و مجموعاً بنام گلو گرسی یعنی فرانسوی یونان شهرت یافتند. در سال 189 قبل از میلاد دولت روم بر آنان دست یافت لیکن تا 26 قبل از میلاد وضع حکومت ایشان کما فی السابق باقی بود. نهایت خراجگذار دولت روم بودند. و در آن زمان اگوست غلاطیه را داخل مستملکات روم کرده حاکمی که لقب پروپرتیارداشت بر آنان گماشت. گاهگاهی قسمتهایی از ایالات دیگر ضمیمۀ غلاطیه میشد. در زمان سیر و مسافرت پولس کلمه غلاطیه هم به مملکت اصلی و هم به نواحی بزرگتری که ایالت غلاطیه و در تصرف دولت روم بود اطلاق میشد، و آنچه در اعمال رسولان 6/16 و 23/18 و رسالۀ پولس به غلاطیان تعبیر شده مورد بحث است، و دانستن اینکه این رساله در چه موقع و به کدام کلیسا نوشته شده بستگی به فهم همین نکته دارد. زبان غلاطیان مرکب از یونانی و غلاطی بود، و اینان همچنان بر عادت قدیم خود، یعنی عدم استقرار در یک محل مستمر بودند. این ناحیه از حیث حاصلخیزی و رونق تجارت معروف به ود و مهاجران طوایف گوناگون در آن سکونت داشتند. یهودیان نیز در آنجا بسیار بودند. پولس بسیاری از ایشان را به دین عیسوی هدایت کرد و کلیسای چندی نیز ساخت. نخستین دفعه که پولس بدینجا آمد تخمیناً در سال 51 و 52 میلادی یعنی در سفر ثانی رسالتش بود، و چند سال بعد دفعۀ دیگر باز بدینجا آمد، و چنین مینماید که بعد از آن نامۀ غلاطیان رانوشت. در سفر نخستین اهالی آنجا دعوت او را پذیرفتند ولی چهار یا پنج سال بعد معلمان یهودی مژدۀ حقیقی را به واسطۀ ارتباط با رسوم یهود منحرف و مغشوش ساختند و پولس از حال ایشان اطلاع تامی پیدا کرد. (از قاموس کتاب مقدس ص 636). رجوع به گالاثی و غلاتیا شود
لغت نامه دهخدا
از یونانی غاغاطیس، طاغیطوس، سنگی باشد سیاه و سبک و بوی قیر از آن می آید و آن را از وادی شام آورند ودر قدیم آن وادی را غاغا می خوانده اند و الحال وادی جهنم گویند، اگر بر آتش نهند بخور آن مصروع را نافع باشد و گزندگان بگریزند و آن را به عربی حجر غاغاطیس و حجر غاغیطوس خوانند، (برهان) (آنندراج)، حجرٌ خفیف ٌ بارد یابس، (بحر الجواهر)، و رجوع به غاغا شود
لغت نامه دهخدا
(اَ)
مرکّب از: ال و، جمع واژۀ الیّه. (منتهی الارب)، رجوع به الیه شود
مرکّب از: ال ی، جمع واژۀ الیه. (منتهی الارب، رجوع به الیه شود
لغت نامه دهخدا
ایتالیایی تب لرز از بیماری ها مرضی عفونی که حاملش نوعی میکرب از راسته جانوران یک سلولی و جزو هاگ داران است. میکرب این مرض بوسیله نیش پشه مخصوصی بنام آنوفل - که در اماکن باتلاقی و مردابها بفراوانی موجود است - وارد خون بدن انسان میشود. میکربهای مالاریا مستقیما گلبولهای قرمز خون را مورد حمله قرار میدهند و از بین میبرند و ایجاد کم خونی شدید در مریض مینمایند. از این رو مالاریا مرضی است خطرناک که باید مبارزه پی گیرو شدید باپشه ناقل میکرب آن بعمل آید. میکرب این مرض موسوم به هماتوزوئر است. چون این ناخوشی در دوران استقرارش به تناوب (یک یا دوسه روز در میان) ایجاد تب و لرز میکند به تب نوبه نیز موسوم است تب لرز تب نوبه تب نوبه یی نوبه تب لرزه
فرهنگ لغت هوشیار
غاغاطیس شبه (شبق) از سنگ ها شبق. توضیح شبق را حجر غاغاطی و حجر غاغیطوس و حجر غاغاطیس نیز نامند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مالاریا
تصویر مالاریا
تب نوبه، بیماری گرمسیری که بر اثر گزش پشه آنوفل در بدن انسان پدید می آید و با تب و لرز و عرق شدید و متناوب همراه است، تب لرزه
فرهنگ فارسی معین
نوبه، تب لرز، تب لرزه، تب نوبه
فرهنگ واژه مترادف متضاد