جدول جو
جدول جو

معنی غائبین - جستجوی لغت در جدول جو

غائبین
جمع غائب، غایبین در فارسی نبودگان اوناکان جمع غایب. در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) مقابل حاضرین
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

جمع غالب، فرخادان چیرگان غلبه کننده چیره قاهر پیروز، بخش زیاد قسمت اعظم اغلب اوقات وی غالب همت ایشان، احتمال غالب ظن قوی: هر که امروز نبیند اثر قدرت او غالب آنست که فرداش نبیند دیدار. (سعدی)، جمع غالبین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غازبین
تصویر غازبین
آنکه یک غاز را در نظر گیرد و حساب کند، بسیار لئیم سخت خسیس
فرهنگ لغت هوشیار
جمع غایب. در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) مقابل حاضرین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غازبین
تصویر غازبین
کنایه از بسیار لئیم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بازبین
تصویر بازبین
وارسی کننده، کنترل کننده
فرهنگ لغت هوشیار
جمع راکب، شتر سواران سواران جمع راکب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) سواران
فرهنگ لغت هوشیار
جمع راهب، هیرسایان جمع راهب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راغبین
تصویر راغبین
جمع راغب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سائلین
تصویر سائلین
جمع سایل پرسش کنندگان سوال کنندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سائسین
تصویر سائسین
جمع سایس در حالت رفعی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع سایر اشخاص دیگر دیگران: خانمها با کالسکه روان گشتند و سایرین هم داخل خانه شدند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جانبین
تصویر جانبین
طرفین، دو جانب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دائبان
تصویر دائبان
شب و روز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاربین
تصویر شاربین
بنگرید به شربین درخت سدر، درخت پسته
فرهنگ لغت هوشیار
جمع صائن، خویشتنداران پرهیزگاران، جمع صاین. در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع صایم در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) روزه داران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاربین
تصویر کاربین
کاربیننده، کارشناس، کاردان، ماهر، برای مثال شکر ایزد را که ما را خسرویی ست / کارساز و کاربین و کاردان (فرخی - ۲۶۳)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قائلین
تصویر قائلین
قائل ها، گوینده های سخن، سخنگوها، جمع واژۀ قائل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صابئین
تصویر صابئین
فرقه ای مذهبی که آداب و رسوم آن ها مخلوطی از یهودی گری و مسیحیت است و اکثر اوقات آداب و رسوم مذهبی خود را نزدیک آب روان و با شستشو در آب انجام می دهند. برخی از صابئین ستاره پرست و برخی بت پرست بوده اند، مرکز اصلی آن ها کلدۀ قدیم بوده و از اهل کتاب به شمار رفته اند و در قرآن ذکری از آن ها شده است، صابئی، صابی، مغتسله، ماندایی، ماندائیان،
فرقه ای مشرک و بت پرست که در حران زندگی می کرده اند و در زمان مامون، خلیفۀ عباسی، خود را از فرقۀ صابئین معرفی کردند تا از اغماضی که اسلام دربارۀ صابئین واقعی روا داشته استفاده کنند و جان خود را نجات دهند
فرهنگ فارسی عمید
جمع طالب، خواستاران، دانشجویان، جمع طالبی به معنای وابستگان امام علی (ع)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غالبیت
تصویر غالبیت
کنش ساختگی چیرگی غالب بودن غلبه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غاصبون
تصویر غاصبون
جمع غاصب، زورستانان سگساران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غادرین
تصویر غادرین
جمع غادر، بیوند گران (سم) غدر کننده بیوفا، جمع غادرین
فرهنگ لغت هوشیار
باقی پاینده، باقی مانده، گذشته درگذشته، کوکبی که از تربیع تجاوز کرده و به تثلیث نرسیده باشد یا از تسدیس تجاوز کرده و به تربیع نرسیده است، جمع غابرین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غائبانه
تصویر غائبانه
حکم که قاضی دهد با عدم حضور مدعی علیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غریبین
تصویر غریبین
تثنیه غریب: غریب القرآن و غریب الحدیث
فرهنگ لغت هوشیار
جمع قایل در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) قایلین بخلا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قائفین
تصویر قائفین
جمع قائف، چهره شناسان پی شناسان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاذبین
تصویر کاذبین
جمع کاذب، دروغگویان دروغینگان
فرهنگ لغت هوشیار
جمع کاتب، نویساران جمع کاتب درحالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاربین
تصویر کاربین
کارشناس، کاردان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لائقین
تصویر لائقین
لایقین در فارسی، جمع لائق، آتاوان شایستگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ما بین
تصویر ما بین
میانه ی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نائمین
تصویر نائمین
جمع نائم، خوابیدگان
فرهنگ لغت هوشیار