قسمی از تراش و اندام قلم است. و گویا منسوب به عمید ابوعبداﷲ حسین بن محمد، پدر ابن العمید، و یا منسوب به ذوالکفایتین ابن العمید علی بن محمد که وزیر رکن الدوله بود، باشد. رجوع به نوروزنامه ص 94 و 151 شود
قسمی از تراش و اندام قلم است. و گویا منسوب به عمید ابوعبداﷲ حسین بن محمد، پدر ابن العمید، و یا منسوب به ذوالکفایتین ابن العمید علی بن محمد که وزیر رکن الدوله بود، باشد. رجوع به نوروزنامه ص 94 و 151 شود
محمد بن محمد بن محمد (احمد) حنفی سمرقندی، مکنی به ابوحامد و ملقب به رکن الدین و مشهور به عمیدی است. وی از فقهای حنفیه در قرن ششم و هفتم بود که در نهم جمادی الاّخرۀ سال 615 ه. ق. در بخارا درگذشت. او راست: 1- الارشاد، در علم خلاف. 2- الطریقه العمیدیه. 3- النفایس. (از ریحانه الادب از تاریخ ابن خلکان ج 2 ص 51، و فوائدالبهیه ص 200). رجوع به الاعلام زرکلی ج 3 ص 972 شود
محمد بن محمد بن محمد (احمد) حنفی سمرقندی، مکنی به ابوحامد و ملقب به رکن الدین و مشهور به عمیدی است. وی از فقهای حنفیه در قرن ششم و هفتم بود که در نهم جمادی الاَّخرۀ سال 615 هَ. ق. در بخارا درگذشت. او راست: 1- الارشاد، در علم خلاف. 2- الطریقه العمیدیه. 3- النفایس. (از ریحانه الادب از تاریخ ابن خلکان ج 2 ص 51، و فوائدالبهیه ص 200). رجوع به الاعلام زرکلی ج 3 ص 972 شود
نسبت است به عبید بن ثعلبه بن یربوع بن حنظله بن مالک بن زید بن مناه بطنی از تمیم است. (از اللباب ج 2 ص 116) ، نسبت است به عبید بن عدی بن غنم بن کعب بن سلمه بن سعد بن علی اسد بن سارده بن تزید بن جشم بن الخزرج بطنی از انصار. (از اللباب ج 2 ص 117) ، نسبت است به عبیده بن عبره بن زهران بطنی از ازد. (از اللباب ج 2 ص 117) ، نسبت است به عبید بن سلامه بن زوی مالک بن نهد بطنی از نهد. (از اللباب ج 2 ص 117)
نسبت است به عبید بن ثعلبه بن یربوع بن حنظله بن مالک بن زید بن مناه بطنی از تمیم است. (از اللباب ج 2 ص 116) ، نسبت است به عبید بن عدی بن غنم بن کعب بن سلمه بن سعد بن علی اسد بن سارده بن تزید بن جشم بن الخزرج بطنی از انصار. (از اللباب ج 2 ص 117) ، نسبت است به عبیده بن عبره بن زهران بطنی از ازد. (از اللباب ج 2 ص 117) ، نسبت است به عبید بن سلامه بن زوی مالک بن نهد بطنی از نهد. (از اللباب ج 2 ص 117)
آنچه روزهای اعیاد به کسی دهند، (آنندراج)، عطا و بخشش و خلعت و هدیه ای که در روز عید به کسی دهند، (ناظم الاطباء)، آنچه در عید قربان و عید فطر و توسعاً در نوروز وجز آن، سران به زیردستان دهند از زر و سیم و جز آن، دست لاف، عیدانه، (یادداشت مرحوم دهخدا) : عیدی و نوروزی از شه هیچ نستانم مگر بارگی ّ خاص وترکی درج گوهر بر میان، ؟ (از المعجم)، نه حافظ می کند تنها دعای خواجه تورانشاه ز مدح آصفی خواهد جهان عیدی و نوروزی، حافظ، بغیر حلقۀ جوشن چو عیدی اطفال ندیده اند خلایق به دست خویش درم، علی خراسانی (از آنندراج)، ، عطا و هدیه، (فرهنگ فارسی معین)
آنچه روزهای اعیاد به کسی دهند، (آنندراج)، عطا و بخشش و خلعت و هدیه ای که در روز عید به کسی دهند، (ناظم الاطباء)، آنچه در عید قربان و عید فطر و توسعاً در نوروز وجز آن، سران به زیردستان دهند از زر و سیم و جز آن، دست لاف، عیدانه، (یادداشت مرحوم دهخدا) : عیدی و نوروزی از شه هیچ نستانم مگر بارگی ّ خاص وترکی درج گوهر بر میان، ؟ (از المعجم)، نه حافظ می کند تنها دعای خواجه تورانشاه ز مدح آصفی خواهد جهان عیدی و نوروزی، حافظ، بغیر حلقۀ جوشن چو عیدی اطفال ندیده اند خلایق به دست خویش درم، علی خراسانی (از آنندراج)، ، عطا و هدیه، (فرهنگ فارسی معین)
منسوب به عمید، منسوب به عمید ابو عبدالله حسین بن محمد پدر ابن العمید یا منسوب بابن العمید ابو الفتح علی بن محمد حسین وزیر رکن الدوله و موید الدوله، نوعی قلم نوعی خط
منسوب به عمید، منسوب به عمید ابو عبدالله حسین بن محمد پدر ابن العمید یا منسوب بابن العمید ابو الفتح علی بن محمد حسین وزیر رکن الدوله و موید الدوله، نوعی قلم نوعی خط