جدول جو
جدول جو

معنی عیطط - جستجوی لغت در جدول جو

عیطط
(طَ)
جمع واژۀ عائط. (تاج العروس). رجوع به عائط شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(طَ / طُ)
جمع واژۀ عائط. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به عائط شود
لغت نامه دهخدا
(کُ)
باردار نگردیدن ناقه و زن سالها، بی آنکه نازا و عاقر باشد، (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء)، عیط، رجوع به عیط شود،
بانگ و فریاد و غوغا و زاری، (ناظم الاطباء)، جلبه و صیاح، (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
جمع واژۀ أعیط، (ناظم الاطباء)، رجوع به اعیط شود، جمع واژۀ عیطاء، (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء)، رجوع به عیطاء شود، جمع واژۀ عائط، (منتهی الارب) (اقرب الموارد)، رجوع به عائط شود، شتر برگزیده و جوان، (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)، شتران برگزیده و جوان، (آنندراج) (از اقرب الموارد)، نیک از شتران و جوانان آنها مابین ’حقه’ تا ’رباعیه’، (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(عُیْ یَ)
جمع واژۀ عائط. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به عائط شود
لغت نامه دهخدا
(طِ)
آواز جوانان چابک و سبک، چون همدیگر را آوازکنند. یا کلمه ای است که وقت مستی و بازی و چیرگی بدان بانگ کنند و خروشند. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و آن مبنی بر کسر می باشد. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(دَ کَ لَ)
دراز گردیدن. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). گویند: عاطت العنق، یعنی گردن درازشد. (از اقرب الموارد) ، باردار نگردیدن ناقه سالها، بی نازایندگی، و کذا عاطت المراءه. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج) (از اقرب الموارد). عیاط. عوط. رجوع به عیاط و عوط شود
لغت نامه دهخدا
(عُ طُ)
چادرهای شکافته و مقطوع. (منتهی الارب). چادرهای گشاده و مقطوع و ملحفه های مقطع. (ناظم الاطباء). ملحفه هایی که از طول یا از عرض بریده باشد. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از عیطل
تصویر عیطل
خوش گردن دراز گردن: زن، خوشه پر شکوفه خرمای نر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عیاط
تصویر عیاط
بار دار نگشتن فرزند نیاوردن
فرهنگ لغت هوشیار