- عیسوی
- پیرو حضرت عیسی مسیحی، نصرانی، مربوط به عیسی
معنی عیسوی - جستجوی لغت در جدول جو
- عیسوی
- مسیحی و نصرانی را گویند
- عیسوی ((سَ))
- منسوب به عیسی (ع)، مسیحی، نصرانی، ترسا، جمع عیسویون، عیسویین
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کلیسیاکی ترسا گری ترساییگری کلیسا گری
مر زنگوش
موی بلند سر که از پشت گردن تجاوز کند جمع گیسوان گیسوها: شیادی گیسوان بافت بصورت علویان، موی بلند سر زنان (اختصاصا) : برخساره چون روز و گیسو چو شب همی در ببارید گفتی ز لب. (شا. لغ)، طریق طلب را گویند بعالم هویت حبل المتین (لغ.: گیسوی) یا گیسوان، جمع گیسو، یا گیسوان دیده. مژگان چشم. یا گیسوی چنگ. تارهای چنگ: گیسوی چنگ ببرید بمرگ می ناب تا حریفان همه خون از مژه بگشایند (حافظ. 137) یا گیسوی شمع. شعله شمع. یا گیسوی کفش. آن مقداراز بند کفش و جز آن که بر پا قرار گیرد و برزمین ساید یا گیسوی مشکین. گیسوی سیاه مشکی، گیسوی حضرت رسول ص. که سیاه بود و آنرا از دو طرف شانه و آویزان میفرمود
یا عیسی دهقان. شراب انگوری. یا عیسی ره نشین. آفتاب، شعاع پرتو آفتاب، طبیب حاذق. یا عیسی شش ماهه. میوه ای که تا شش ماه پخته شود و برسد (عموما)، انگور (خصوصا)، یا عیسی نه ماهه. خوشه انگوری که از آن شراب سازند، شراب انگوری. یا عیسی هر درد. شراب انگوری
جمع عیسوی، ترسایان جمع عیسوی درحالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) ترسایان نصرانیان عیسویون
جمع عیسوی، ترسایان جمع عیسوی در حالت رفعی (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) ترسایان نصرانیان عیسویین