جدول جو
جدول جو

معنی عیتوم - جستجوی لغت در جدول جو

عیتوم
(عَ)
شتر آهسته و سست رو، مرد سطبر دفزک. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). در اقرب الموارد این لغت بصورت عتوم ضبط شده است بدون یاء
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ)
بیخ درختی است، و گویند که آن همان ادیم احمر یا املس است. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ج، عیاهیم. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(عَ)
غوک نر. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). ضفدع نر. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(عَ)
بسیارخورنده. (منتهی الارب). اکول و پرخور. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). عیصوم. رجوع به عیصوم شود، نیک گزنده. (منتهی الارب). بسیار گزنده. (ناظم الاطباء). عضوض. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(عَ)
اکول وبسیارخورنده. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). و یاء آن حرف زائد است. (از اقرب الموارد). عصوم. عیضوم. رجوع به عصوم و عیضوم شود، زن بسیارخورنده و بسیارخواب، که چون از خواب برخیزد خشمگین باشد. (از اقرب الموارد از لسان)
لغت نامه دهخدا
(عَ)
درختی است مانند سخبر. (از اقرب الموارد). درختی است که با درخت سخبر ماند، و او را در وقت وزیدن باد آوازی باشد که آواز شتر را بدان تشبیه کنند. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) ، گیاه خشک، وشورگیاه خشک شده. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). آنچه از ’حماض’ خشک شده باشد. واحد آن عیشومه است. (از اقرب الموارد).
لغت نامه دهخدا
(عَ)
شتر ماده که جز وقت شبانگاه شیر ندهد و دوشیده نشود. (اقرب الموارد) (مهذب الاسماء) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از عیصوم
تصویر عیصوم
شکمباره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عیشوم
تصویر عیشوم
گیاه خشک کاه، شور گیاه خشک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عیثوم
تصویر عیثوم
کفتار نر، پیل، بچه پیل، ماچه تندار، سخت و توانا
فرهنگ لغت هوشیار