جدول جو
جدول جو

معنی عکمسه - جستجوی لغت در جدول جو

عکمسه(خِ بَ)
تاریک شدن شب. (از منتهی الارب) (ازاقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ سَ)
شب نیک تاریک. (منتهی الارب). شب تاریک. (دهار) (از اقرب الموارد) ، شتران بسیار. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(عُ مُ زَ)
عکمز است در تمام معانی. (از منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به عکمز شود
لغت نامه دهخدا
(خَ بَ)
استوار گردیدن اندام کسی سپس نرمی و فروهشتگی. (از منتهی الارب). سخت گردیدن بدن پس از سست بودن. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(عَ سَ)
مصحف عطسه در تداول عوام. (یادداشت مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(عُ مَ)
عکمهالبطن، گوشۀ شکم. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). ج، عکم. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(عُ کَ مِ)
ابل عکمس، شتران بسیار یا گلۀ شتران قریب هزار. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، لیل عکمس،شبی بسیار تاریک. (از اقرب الموارد) ، هر چیز متراکم و انبوه که از شدت تراکم تاریک باشد. (از اقرب الموارد). عکامس. و رجوع به عکامس شود
لغت نامه دهخدا
به معنی خشکی، اسم چاه یا چشمه ای میباشد که جدعون قبل از آنکه با مدیان جنگ نماید با عساکر خود بدانجا فرودآمده خداوند او را امر فرمود که آن قوم را به نوشیدن آب امتحان کند. (سفر داوران 7:1). و چه بسا که شاؤل هم بر این چشمه فرودآمده باشد. (اول سموئیل 28:4 و 29:1). استانلی حرود را همان چشمۀ جالود دانسته که تخمیناً دو میل تا به جنوب شرقی یزرعیل مسافت دارد، اما کاندر بر آن است که حرود در عین جمعین بوده است و آن چشمه ای است که از سنگ همی تراود و بمسافت سه میل به مغرب بیسان واقع است. (قاموس کتاب مقدس)
لغت نامه دهخدا
تصویری از عکیسه
تصویر عکیسه
شب نیک تاریک، شتران بسیار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عکسه
تصویر عکسه
در تداول عوام عطسه
فرهنگ لغت هوشیار