عویمربن عامر بن مالک بن زید بن قیس، یا عویمربن قیس بن زید بن امیه، یا عویمربن عبدالله بن زید بن قیس بن امیه بن عامر بن عدی بن کعب بن الخزرج بن الحارث بن الخزرج من بلحارث بن الخزرج، و بعضی گفته اند نام ابوالدرداء عامر بن مالک است و عویمر لقب اوست. و مادر او محبه دختر واقدبن عمرو بن الاطنابه است. ابوالدرداء یکی از کبار صحابۀ کرام و فقیهی عاقل و حکیم بود و رسول صلی الله علیه درباره او فرمود: عویمر حکیم امتی. و او را با سلمان پارسی مواخات داد. مسروق گویدبا صحابۀ رسول علیه صلوات الله مشافهه کردم و دیدم که علوم آنان به شش تن منتهی شود. عمر و علی و عبدالله مسعود و معاذ و ابوالدرداء و زید بن ثابت. و ابوذر غفاری بدو گفت: زمین برنداشت و آسمان سایه نیفکند بر کسی که داناتر از تو بود. و او یکی از گردکنندگان قرآن کریم است. و قاسم بن عبدالرحمن می گفت کان ابوالدرداءمن الذین اوتوا العلم. و یزید بن معاویه گفت ان ّ اباالدرداء من الفقهاء العلماء الذین یشفون من الداء. از معاذ بن جبل گاه مرگ او اندرزی خواستند گفت دانش رااز ابودردا طلبید. وقتی به ابوالدرداء گفتند البّاء انصار همگی را شعر هست چگونه است که ترا شعری نشنیده ایم گفت من نیز وقتی شعری گفته ام و آن این است: یرید المرء ان یعطی مناه و یأبی الله الاّ ما ارادا یقول المرء فائدتی و مالی و تقوی الله افضل ما استفادا. او در همه غزوات رسول جز احد حضور داشت و در حضور او به احد اختلاف است. عمر او را قضاء دمشق داد و قاضی بزمان عمر در غیبت خلیفه نائب خلیفه بود. واقدی گوید وفات وی به سال 32 هجری قمری بود و دیگران 31 و 33 و 34 نیز گفته اند و ابن عبدالبر در استیعاب گوید حق آن است که وفات وی بزمان خلافت عثمان بود و هم در خلافت عثمان از دست معاویه قضای دمشق بدو مفوض گشت و باز صاحب استیعاب گوید اهل اخبار آورده اند که وفات او پس از صفین بسال 38 یا 39 بود لکن صحیح آن است که از پیش گفتم. و رجوع به عویمر و ابوالدرداء در استیعاب و به حبیب السیر چ طهران ص 172 و کتاب الکنی للدولابی چ هند ص 27 و رجوع به ام الدرداء در همین لغت نامه شود. - آش ابودرداء. رجوع به آش شود
عویمربن عامر بن مالک بن زید بن قیس، یا عویمربن قیس بن زید بن امیه، یا عویمربن عبدالله بن زید بن قیس بن امیه بن عامر بن عدی بن کعب بن الخزرج بن الحارث بن الخزرج من بلحارث بن الخزرج، و بعضی گفته اند نام ابوالدرداء عامر بن مالک است و عویمر لقب اوست. و مادر او محبه دختر واقدبن عمرو بن الاطنابه است. ابوالدرداء یکی از کبار صحابۀ کرام و فقیهی عاقل و حکیم بود و رسول صلی الله علیه درباره او فرمود: عویمر حکیم امتی. و او را با سلمان پارسی مواخات داد. مسروق گویدبا صحابۀ رسول علیه صلوات الله مشافهه کردم و دیدم که علوم آنان به شش تن منتهی شود. عمر و علی و عبدالله مسعود و معاذ و ابوالدرداء و زید بن ثابت. و ابوذر غِفاری بدو گفت: زمین برنداشت و آسمان سایه نیفکند بر کسی که داناتر از تو بود. و او یکی از گردکنندگان قرآن کریم است. و قاسم بن عبدالرحمن می گفت کان ابوالدرداءمن الذین اوتوا العلم. و یزید بن معاویه گفت ان ّ اباالدرداء من الفقهاء العلماء الذین یشفون من الداء. از معاذ بن جبل گاه مرگ او اندرزی خواستند گفت دانش رااز ابودردا طلبید. وقتی به ابوالدرداء گفتند اَلبّاءِ انصار همگی را شعر هست چگونه است که ترا شعری نشنیده ایم گفت من نیز وقتی شعری گفته ام و آن این است: یرید المرء ان یعطی مناه و یأبی الله الاّ ما ارادا یقول المرء فائدتی و مالی و تقوی الله افضل ما استفادا. او در همه غزوات رسول جز احد حضور داشت و در حضور او به احد اختلاف است. عمر او را قضاء دمشق داد و قاضی بزمان عمر در غیبت خلیفه نائب خلیفه بود. واقدی گوید وفات وی به سال 32 هجری قمری بود و دیگران 31 و 33 و 34 نیز گفته اند و ابن عبدالبر در استیعاب گوید حق آن است که وفات وی بزمان خلافت عثمان بود و هم در خلافت عثمان از دست معاویه قضای دمشق بدو مفوض گشت و باز صاحب استیعاب گوید اهل اخبار آورده اند که وفات او پس از صفین بسال 38 یا 39 بود لکن صحیح آن است که از پیش گفتم. و رجوع به عویمر و ابوالدرداء در استیعاب و به حبیب السیر چ طهران ص 172 و کتاب الکنی للدولابی چ هند ص 27 و رجوع به ام الدرداء در همین لغت نامه شود. - آش ابودرداء. رجوع به آش شود