جدول جو
جدول جو

معنی عوکشه - جستجوی لغت در جدول جو

عوکشه
(عَ کَ شَ)
ابزاری است کشتکاران را که بدان خرمن را بر باد دهند و صاف نمایند. (ازمنتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
عوکشه
شانه خرمن
تصویری از عوکشه
تصویر عوکشه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ کَ لَ)
پشت تودۀ ریگ. (منتهی الارب). عوکل. رجوع به عوکل شود، ریگ تودۀ بزرگ کم از عقنقل. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). رمل عظیم و بزرگ. (از اقرب الموارد). عوکل. رجوع به عوکل. شود. ج، عوکلات. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(خِ)
زرد گردیدن گیاه و خشک شدن. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (آنندراج). خشک شدن گیاه و عشب، تجمع و جمع گشتن. (از اقرب الموارد) ، زنگار گرفتن چیزی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(عَ کِ شَ)
مؤنث عکش. رجوع به عکش شود.
- ، شجرۀ عکشه، درخت بسیارشاخ درهم پیچیده. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از عویشه
تصویر عویشه
ترینه از خوراک ها
فرهنگ لغت هوشیار