کارزار کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). قتال. (اقرب الموارد) ، بر زمین زدن و فریاد کردن و خروشیدن. (منتهی الارب)
کارزار کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). قتال. (اقرب الموارد) ، بر زمین زدن و فریاد کردن و خروشیدن. (منتهی الارب)