جدول جو
جدول جو

معنی عودافروز - جستجوی لغت در جدول جو

عودافروز
(بَ رَ / رُو)
عودافروزنده. آنکه یا آنچه عود را روشن کند و بسوزد تا بوی آن منتشر گردد. آتش. (از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَ / دُگِ رِ تَ / تِ)
افروزندۀ خود. آتش زنندۀ خود. آنکه خود را به آتش زند تا دیگران را روشن کند.
- شمع خودافروز، شمعی که خود را می افروزد و می سوزد تا نور به انجمن دهد.
، که بیواسطه آتش روشن کند. کنایه از کسی است که بدون جهت موجب نقار بین مردم شود
لغت نامه دهخدا
(بَ اَ)
دهی از دهستان اندرود که در بخش مرکزی شهرستان ساری واقع است. دارای 120 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(مَ لَ حَ)
تابناک. روشنگر. روشنی بخش:
ای دریغا نور ظلمت سوز من
ای دریغا صبح روزافروز من.
مولوی.
چون نباشم همچو شب بی روز او
بی وصال روی روزافروز او.
مولوی
لغت نامه دهخدا
تصویری از عود افروز
تصویر عود افروز
آنچه که عود را روشن کند و سوزد تا بوی آن منتشر گردد (آتش)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روزافروز
تصویر روزافروز
تابناک، روشنگر، روشنی بخش
فرهنگ لغت هوشیار
روستایی از دهستان اندرود ساری
فرهنگ گویش مازندرانی