جدول جو
جدول جو

معنی عنکبوه - جستجوی لغت در جدول جو

عنکبوه
(عَ کَ)
مؤنث عنکبوت. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عنکبوت
تصویر عنکبوت
جانوری بندپا با غده هایی در شکم که ماده ای از آن ترشح می شود که از آن تار می تند و در آن زندگی و به وسیلۀ آن شکار می کند
تارتن، تارتنک، کاربافک، کارتن، کارتنک، شیرمگس، مگس گیر، تننده، تنندو، کراتن،
بیست و نهمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۶۹ آیه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عنبیه
تصویر عنبیه
بافت رنگی در چشم مهره داران که مردمک در قسمت مرکزی آن قرار دارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انبوه
تصویر انبوه
پر، بسیار، پیچیده، درهم، یک جاجمع شده، به هم پیوسته
فرهنگ فارسی عمید
(عَ کَ)
مؤنث عنکبوت. (منتهی الارب). عنکبوت و تننده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(عَ کَ رَ)
شتر مادۀ کلان جثه. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(خِ)
زرد گردیدن گیاه و خشک شدن. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (آنندراج). خشک شدن گیاه و عشب، تجمع و جمع گشتن. (از اقرب الموارد) ، زنگار گرفتن چیزی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(عُ)
جایگاهی است در سه میلی حسینیه از راه مکه. در اینجا برکه ای است ازآن ام جعفر که در سه میل پس از قباب، در مقابل سمیراء و پس از توز واقع شده. آب آن شور و غلیظ است. و گویند که عنابه، کوه کوچک یا صخرۀ بزرگی (قاره) است در پایین ’رویثه’ بین مکه و مدینه. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(عُنْ نا بَ)
یک دانه عناب. یکی عناب. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). رجوع به عناب شود، بار پیلو. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان ارادان است که در بخش گرمسار شهرستان دماوند واقع است. و 295 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1). نام ایستگاه هفتم راه آهن تهران بسوی شمال نیز هست
لغت نامه دهخدا
(اَمْ)
بسیار، خواه بسیاری مردم و خواه چیزی دیگر. (از برهان قاطع). بسیار و متعدد. (ناظم الاطباء). بسیار. (انجمن آرا). بسیار. متعدد. کثیر. (فرهنگ فارسی معین) : بر مقدمۀ او احنف قیس بود و سپاهی انبوه با او بودند. (تاریخ سیستان). احمد بن سمن را با لشکر انبوه کاری آنجا فرستاد. (تاریخ سیستان). این روز بوالحسن دررسید با لشکری انبوه و آراسته. (تاریخ بیهقی) .جاسوسان رسیدند که علی تگین لشکری انبوه آورده است. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 349). باید که بدیوان ننشینی که آنجا قوم انبوه است. (تاریخ بیهقی). دانشمند نبیه و حاکم لشکر نصر بن خلف را گفت (مسعود) مردم انبوه بر کار باید کرد تا... (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 257).
ای برادر چشم من زینها و زین عالم همه
لشکری انبوه بیند در رهی پر جوی و جر.
ناصرخسرو (دیوان چ مینوی - محقق 173).
زین الدین علی با لشکری آراسته و انبوه برسید و بدر بغداد آمد. (راحهالصدور راوندی).
ارکان دولت و انیاب مملکت و اعوان و انصار خویش را جمع کرد و با لشکری انبوه روی بدیار اسلام آورد. (ترجمه تاریخ یمینی).
چون بدر که سر برآرد از کوه
صف بسته ستاره گردش انبوه.
نظامی.
موسی علیه السلام درویش را دید از برهنگی بریگ اندر شده... دعا کرد... پس از چند روزی... مرو را دید گرفتار و خلقی انبوه برو گرد آمده. (گلستان).
گهرهای مبیّن دید انبوه
نه در دریا شود حاصل نه در کوه.
امیرخسرو (از آنندراج).
خضم، جماعت انبوه. (منتهی الارب). جمّه، جماعتی انبوه از مردمان که دیت خواند. (منتهی الارب)،
{{اسم}} سرما. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(عَ کَمْ)
لغتی است در عنکبوت. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). رجوع به عنکبوت شود
لغت نامه دهخدا
(عُ بَ)
مؤنث عنظوب. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب). رجوع به عنظوب و عنظاب شود
لغت نامه دهخدا
(عَ طَ)
زن درازقامت. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(عَ کَ)
عنکبوت و تننده. (ناظم الاطباء). رجوع به عنکبوت شود
لغت نامه دهخدا
(عَ کَ بَ)
مؤنث عنکب. (منتهی الارب). رجوع به عنکب شود. مادۀ عنکبوت. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(عَ کَ تَ)
عنکبوت ماده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(عَ کَ)
عنکبوت ماده. (از اقرب الموارد). عنکبوت و تننده. (ناظم الاطباء). رجوع به عنکبوت شود
لغت نامه دهخدا
(خَ)
دارای پیه گردیدن سنام و کوهان شتر. (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از انبوه
تصویر انبوه
بسیار، متعدد، کثیر
فرهنگ لغت هوشیار
تنندی رویه پرویزن سلاب، تننده میانشامه مونث عنکبوتی، دومین پرده از پرده های سه گانه پوشش خارجی محور دماغی نخاعی است که پرده نازکی از نسج هم بند که مستقیما روی سطح داخلی سخت شامه قرار گرفته است و با آن فضای لنفاوی را محدود می سازد و به نام فضای زیر سخت شامه یا فوق عنکبوتیه نامیده می شود. این فضا در همه سطح داخلی سخت شامه وجود دارد. عده زیادی از دانشمندان عنکبوتیه را قسمی پرده سروزی می دانند که دارای دو ورقه جداری و احشایی است. ورقه جداری شامه عبارت از طبقه درون پوششی است که سطح داخلی سخت شامه را می پوشاند و ورقه درونی یا احشایی آن عبارت از ورقه عنکبوتیه مطلق است که روی سطح خارجیش یک غشا درون پوششی دیده می شود و حفره بسته ای که به واسطه این دو ورقه درون پوششی محدود گشته همان حفره سروزی است. قسمتی از پرده عنکبوتیه که جزو پوشش های نخاع محسوب می شود به عنکبوتیه نخاعی موسوم است و قسمتی که جزو پوششهای دماغ است عنکبوتیه دماغی نام دارد میان شامه. یا عنکبوتیه دماغی. قسمتی از پرده عنکبوتیه است که دماغ را می پوشاند و دارای دو ورقه جداری و احشایی و یک حفره میانی است. ورقه جداری به سطح داخلی سخت شامه اتصال دارد و ورقه احشایی روی سطح ناهموار دماغ گسترده می شود و به برجستگی های دماغ متصل است ولی مانند پلی است و از یک برجستگی به برجستگی دیگر می رود و شیارها را می پوشاند و بنابراین ما بین ورقه احشایی و چین خوردگی های مغز حفره های نامنظمی ایجاد می شود که بنام فضاهای زیر عنکبوتیه دماغی موسومند. این فضاها از بافت زیر عنکبوت پر شده اند که عبارت از رشته های متعدد نسج هم بنداند و از عنکبوتیه به نرم شامه می روند. حفره های ما بین این رشته ها از مایع دماغی نخاعی اشغال شده است میان شامه دماغی. یا عنکبوتیه دماغی. قسمتی از پرده عنکبوتیه است که نخاع را پوشانده است و عبارت از غشا هم بند نازکی است که از دو ورقه تشکیل یافته: یکی ورقه جداری و دیگری ورقه احشایی که ما بین آنها فضای فوق عنکبوتی وجود دارد. ورقه جداری یا خارجی سطح داخلی سخت شامه را می پوشاند و ورقه احشایی یا داخلی به سطح داخلی ورقه جداری منطبق است و به شکل غلافی نخاع را در تمام ارتفاعش احاطه کرده و حتی در سیر آن روی دم اسب نیز امتداد می یابد و بدین ترتیب تا راس بن بست سخت شامه پایین آمده و در آنجا بخارج متوجه شده و با ورقه جداری یکی می گردد. عنکبوتیه نخاعی از سطح خارجی نخاع به واسطه یک فضای وسیع دایره یی جدا می باشد که آن را فضای زیر عنکبوتیه نخاعی یا دریاچه بصل و نخاعی گویند و آن محتوی مایع دماغی نخاعی است. حفره عنکبوتیه نخاعی که بین دو ورقه جداری و احشایی است شکاف ساده ای بیش نیست و در حقیقت فضایی مجازی است میان شامه نخاعی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عسکبه
تصویر عسکبه
چلازه خوشه کوچک در خوشه بزرگ انگور
فرهنگ لغت هوشیار
نام طبقه سوم از هفت طبقه چشم است، قسمت قدامی پرده عضلانی عروقی است که عموداً در عقب قرنیه و در جلو عدسی قرار دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عنکبات
تصویر عنکبات
مونث عنکبوت تنند ماده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عنکبه
تصویر عنکبه
مونث عنکبوت تنند ماده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عنکبوتی
تصویر عنکبوتی
تنندی رویه ای باشد پرویزن بر سلاب منسوب به عنکبوت
فرهنگ لغت هوشیار
جانور معروفی که بفارسی آنرا تننده گویند، جانوری است کوچک از لعاب خود نخهائی در هوا و بر سر چاهها میبندد و بوسیله آن طعام خود را شکار میکند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عنبوج
تصویر عنبوج
گول، فرو هشته گوشت آویزان گوشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انبوه
تصویر انبوه
بسیار، زیاد، پر، مملو
فرهنگ فارسی معین
((عِ نَ یِّ))
پرده ای است در چشم شبیه دیافراگم در دوربین عکاسی که میزان ورود نور به چشم را تنظیم می کند. رنگ عنبیه در افراد متفاوت است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عنکبوت
تصویر عنکبوت
((عَ کَ))
حشره کوچکی دارای چهار جفت پای دراز، در زیر شکمش غده هایی است که از آن ها لعابی ترشح می کند و تارهایی در کمال نظم می تند و به وسیله آن تارها شکار خود رابه دام می اندازد، جمع عناکب و عنکبوتان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انبوه
تصویر انبوه
متعدد، متراکم، جماعت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از عنکبوت
تصویر عنکبوت
تارتنک
فرهنگ واژه فارسی سره
تارتن، تارتنک، تارتنه، کارتنک، کارتنه، کراتین
فرهنگ واژه مترادف متضاد
عنکبوت از جمله خزندگانی است که دیدن آن را در خواب اکثر معبرین به دشمنی ضعیف و نادان تعبیر کرده اند. در جایی نوشته شده است که دیدن عنکبوت در خانه می تواند نمادی از خشم و عصبانیت یکی از افراد خانواده باشد.
تعبیر خواب عنکبوت
محمد بن سیرین: دیدن عنکبوت در خواب، دلیل بر مردی ضعیف و گمراه بود. اگر بیند عنکبوت بگرفت، دلیل است که بر چنین مردی ظفر یابد.
ابراهیم کرمانی گوید: دیدن عنکبوت به خواب، دلیل بر مردی بافنده بود.
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: اگر در خواب عنکبوت ببینید که در خانه یا اتاق شماست یکی از اهالی خانه یا افراد خانواده در شما خشم و نفرت به وجود می آورد. بیشتر حالت نفرت و اشمئاز مطرح می شود یا خشم و نارضایی. اگر عنکبوت را جایی غیر از خانه خویش ببینید دشمن ضعیف ناشناسی این حالت را در شما به وجود می آورد. عنکبوت دشمن نیست بد خواهی است که بیشتر از آزار رساندن تنفر بر می انگیزد.
لوک اویتنهاو می گوید: دیدن عنکبوت: یک تحول مثبت در امور شما اتفاق خواهد افتاد.
آنلی بیتون می گوید: دیدن عنکبوت در خواب، نشانه آن است که با توانایی و دقت، کارهای خود را پیش خواهید برد و ثروتی گرد خواهید آورد.
اچ میلر می گوید: دیدن عنکبوت در خواب، بیانگر کسب ثروت است.
تعبیر خواب کشتن عنکبوت
لوک اویتنهاو: کشتن عنکبوت: پیروزی
آنلی بیتون می گوید: کشتن عنکبوت در خواب، نشانه آن است که با زن خود اختلاف و مشاجره پیدا خواهید کرد.
تعبیر خواب نیش زدن عنکبوت
آنلی بیتون می گوید: اگر خواب ببینید عنکبوتی شما را نیش می زند، نشانه آن است که از دست دشمنان خود عذاب خواهید کشید.
تعبیر خواب عنکبوت بزرگ
آنلی بیتون می گوید:
دیدن عنکبوتی بزرگ در خواب، نشانه آن است که بخت و اقبال مساعد به شما کمک خواهد کرد تا به سرعت ثروتی به دست بیاورید.
اگر خواب ببینید عنکبوتی بزرگ به همراه عنکبوتی کوچک به طرف شما می آید، نشانه آن است که تا مدتی کامیابی و سعادت همراه شما خواهد بود. اما اگر خواب ببینید عنکبوتی بزرگ شما را نیش می زند، نشانه آن است که دشمنان سعادت و خوشبختی شما را به گونه ای نابود می سازند.
اگر خواب ببینید از عنکبوتی بسیار بزرگ می گریزید، نشانه آن است که ثروتی را از کف خواهید داد.
اگر خواب ببینید عنکبوتی بسیار بزرگ به طرف شما می آید و شما او را می کشید، نشانه آن است که مقام مناسبی به چنگ می آورید. اما اگر بعد از کشتن عنکبوت متوجه شوید دیگر بار زنده می شود و به دنبال شما می گذارد، علامت آن است که وضعیت متزلزل مادی، شما را تحت فشار قرار خواهد داد.
تعبیر خواب عنکبوت طلایی
آنلی بیتون می گوید: اگر دختری خواب ببیند عنکبوت های طلایی در اطراف او حرکت می کنند، علامت آن است که شادمانی زندگیش افزایش می یابد و با دوستانی تازه آشنا خواهد شد
فرهنگ جامع تعبیر خواب