جدول جو
جدول جو

معنی عنظوان - جستجوی لغت در جدول جو

عنظوان
(عُقا)
آبی است مر بنی تمیم را. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عنفوان
تصویر عنفوان
اول جوانی، اول هر چیز، اول خوبی چیزی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عنوان
تصویر عنوان
دیباجۀ کتاب، سرآغاز کتاب یا نامه، سر نامه، آنچه در ابتدای نامه یا پشت پاکت می نویسند، لقب، نامی که از اهمیت یا مقام شخصی حکایت می کند، هر آنچه موجب معرفی و شناختن چیزی می شود مثلاً عنوان مراسم
فرهنگ فارسی عمید
(عُ ظُ نَ)
أخص من العنظوان. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). یک دانه عنظوان. (از اقرب الموارد). رجوع به عنظوان شود، ملخ ماده. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). ج، عنظوانات. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(عُ فُ)
اول هر چیزی و خوبی و حسن آن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، عنفوان شباب، جوانی و یا ابتدای خوبی و بهجت آن. (از اقرب الموارد). اول هر چیز و آغاز جوانی. (غیاث اللغات) (آنندراج). لغت عنفوان، وزن فنعلان است از مادۀ ’عفو’ بمعنی خالص و برگزیده و یا وزن فعلوان است از مادۀ ’عنف’ بمعنی عدم رفق و مدارا، زیرا ابتدای جوانی دارای حالتی غیر رفق آمیز است. و یا مبدل از مادۀ ’أنف’است، چنانکه گویند: ’اعتنفت الشی ٔ’ بمعنی ’اًئتنفت الشی ٔ’، یعنی از آن چیز استقبال کردم. (از اقرب الموارد) : هم یخرجون عنفواناً، أی اولاً فأولاً، یعنی آنان یکی پس از دیگری خارج میشوند. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). عنفو. رجوع به عنفو شود: بسبب مآثر ملکانه که در عنفوان شباب و مطلع عمر از جهت کسب ممالک موروث بجای آورده است... (کلیله و دمنه). عنفوان شباب که ذهن و خاطر درغایت حدت و صفا و قریحت و فطنت در کمال نشو و نما باشد. (سندبادنامه ص 62). در طراوت جوانی و عنفوان شباب بود و تجربت نایافته و نیک و بد نادیده. (ترجمه تاریخ یمینی ص 153). در نفرت جوانی و حسرت امانی و عنفوان زندگانی فروشد. (ترجمه تاریخ یمینی ص 361). اتفاقاً در آن میان جوانی بود که میوۀ عنفوان شبابش نورسیده. (گلستان سعدی). چندانکه مرا شیخ... ابوالفرج بن جوزی... ترک سماع فرمودی و به خلوت و عزلت اشارت کردی عنفوان شبابم غالب آمدی. (گلستان سعدی). در عنفوان جوانی چنانکه افتد و دانی. (گلستان سعدی). با عنفوان جوانی و حداثت سن، نقابت سادات علویه به شهر قم و نواحی قم بدو مفوض بوده است. (تاریخ قم ص 220)
لغت نامه دهخدا
(عُظُ)
بمعنی عنظاب است. رجوع به عنظاب شود
لغت نامه دهخدا
پتیسار آغازه، آغاز جوانی، انگور اب آبی که بی فشردن از انگور روان شود اول جوانی اول شباب، اول هر چیز
فرهنگ لغت هوشیار
سرنامه، دیباچه نامه، نشان، هر چیزی که در سر نامه و اول آن مینویسند و بدان نامه را آغاز میکنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عنفوان
تصویر عنفوان
((عُ فُ))
اول جوانی، اول هر چیز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عنوان
تصویر عنوان
((عُ یا عِ))
دیباچه، سرآغاز کتاب یا نامه، نشانی، آدرس، واژه یا واژه هایی که مقام و منصب یا میزان تحصیلات کسی را نشان می دهد، دلیل، بهانه، وضع، حالت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عنوان
تصویر عنوان
پاژنام، سرنویس، فرنام
فرهنگ واژه فارسی سره
آغاز، ابتدا، اوان، اوایل، اول، بدایت، بدو، شروع
متضاد: اختتام، پایان
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از عنوان
تصویر عنوان
عنوانٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از عنوان
تصویر عنوان
Caption, Designation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از عنوان
تصویر عنوان
légende, désignation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از عنوان
تصویر عنوان
подпись , обозначение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از عنوان
تصویر عنوان
标题 , 指定
دیکشنری فارسی به چینی
عنوان
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از عنوان
تصویر عنوان
عنوان , عہدہ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از عنوان
تصویر عنوان
শিরোনাম , মনোনয়ন
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از عنوان
تصویر عنوان
คำบรรยาย , การกำหนด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از عنوان
تصویر عنوان
kichwa, uteuzi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از عنوان
تصویر عنوان
başlık, atama
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از عنوان
تصویر عنوان
キャプション , 指定
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از عنوان
تصویر عنوان
캡션 , 지정
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از عنوان
تصویر عنوان
כותרת , ייעוד
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از عنوان
تصویر عنوان
Bildunterschrift, Bezeichnung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از عنوان
تصویر عنوان
keterangan, penunjukan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از عنوان
تصویر عنوان
शीर्षक , designation
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از عنوان
تصویر عنوان
onderschrift, aanwijzing
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از عنوان
تصویر عنوان
didascalia, designazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از عنوان
تصویر عنوان
título, designación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از عنوان
تصویر عنوان
podpis, oznaczenie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از عنوان
تصویر عنوان
заголовок , призначення
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از عنوان
تصویر عنوان
legenda, designação
دیکشنری فارسی به پرتغالی