- عنصوه(عُ / عَ / عِ صُ وَ)
گیاه اندک جای جای برآمده. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). گیاه و یا هر چیز اندک و پراکنده. (از اقرب الموارد) ، موی پراکنده، و اندک و پراکنده از هر چیزی. (از منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). واحد عناصی است و آن موی پراکنده باشد. (از اقرب الموارد) ، پاره ای از شتران و گوسپندان. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، مال اندک مانده، یا بقیۀ مال از نصف تا ثلث. (از منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). باقی مال از نصف تا ثلث. (از اقرب الموارد) ، باقی از هر چیزی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ج، عناصی. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). عنصاه. عنصیه. عناصی. رجوع به عنصاه، عنصیه و عناصی شود
