موضعی است بر چند کروه از بصره منسوب به سوی منجشان یا منجش مولای قیس بن مسعود. (منتهی الارب). نام موضعی بر چند میل از بصره، منسوب به منجش و یا منجشان. (ناظم الاطباء). منزل و آبی است بر سر راه بصره به حج و حدی بوده میان عرب و عجم. (از معجم البلدان). رجوع به معجم البلدان شود
موضعی است بر چند کروه از بصره منسوب به سوی منجشان یا منجش مولای قیس بن مسعود. (منتهی الارب). نام موضعی بر چند میل از بصره، منسوب به منجش و یا منجشان. (ناظم الاطباء). منزل و آبی است بر سر راه بصره به حج و حدی بوده میان عرب و عجم. (از معجم البلدان). رجوع به معجم البلدان شود
مردی که طرب و جماع دوست ندارد و بازگردندۀ از آن، و یا ناکس، و یا آنکه نپوشد کینۀ صاحب خود را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). مرد رویگردان از لهو و از زنان، که از آنها به طرب نیاید واز آنها دور شود، و گویند مرد لئیم و پست و گویند مردی که بغض و کینۀ صاحب خویش را کتمان نکند. (از اقرب الموارد). عنزهو. عنزهوه. عزه. عزه. عزهی ̍. عزهی ّ. عزهاه. عزهاء. (از اقرب الموارد)
مردی که طرب و جماع دوست ندارد و بازگردندۀ از آن، و یا ناکس، و یا آنکه نپوشد کینۀ صاحب خود را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). مرد رویگردان از لهو و از زنان، که از آنها به طرب نیاید واز آنها دور شود، و گویند مرد لئیم و پست و گویند مردی که بغض و کینۀ صاحب خویش را کتمان نکند. (از اقرب الموارد). عِنزَهْو. عِنزَهْوه. عِزْه. عَزِه. عِزهی ̍. عِزهی ّ. عِزهاه. عِزهاء. (از اقرب الموارد)
فرقه ای از یهود بوده اند منسوب به عنان رأس الجالوت که نسب او به چهل و چهار واسطه به داود پیغمبر (ع) میرسید. رجوع به آثارالباقیۀ بیرونی چ ساخائو ص 58 شود
فرقه ای از یهود بوده اند منسوب به عنان رأس الجالوت که نسب او به چهل و چهار واسطه به داود پیغمبر (ع) میرسید. رجوع به آثارالباقیۀ بیرونی چ ساخائو ص 58 شود