عنبرآمیخته (تَ / تِ) آمیخته به عنبر. آلوده به عنبر: نقره اندوده بر درست دغل عنبرآمیخته بگند بغل. سعدی ادامه... آمیخته به عنبر. آلوده به عنبر: نقره اندوده بر درست دغل عنبرآمیخته بگند بغل. سعدی لغت نامه دهخدا