جدول جو
جدول جو

معنی عمیهی - جستجوی لغت در جدول جو

عمیهی
(عُمْ مَ ها)
بمعنی عمهی است. (منتهی الارب) (از آنندراج). رجوع به عمّهی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ)
منسوب است به عمیره و آن بطنی است از ربیعه. نام او عمیره بن اسد بن ربیعه بن نزار بود. (از اللباب فی تهذیب الانساب ج 2 ص 153)
لغت نامه دهخدا
(عَ)
قسمی از تراش و اندام قلم است. و گویا منسوب به عمید ابوعبداﷲ حسین بن محمد، پدر ابن العمید، و یا منسوب به ذوالکفایتین ابن العمید علی بن محمد که وزیر رکن الدوله بود، باشد. رجوع به نوروزنامه ص 94 و 151 شود
لغت نامه دهخدا
(عَ)
محمد بن محمد بن محمد (احمد) حنفی سمرقندی، مکنی به ابوحامد و ملقب به رکن الدین و مشهور به عمیدی است. وی از فقهای حنفیه در قرن ششم و هفتم بود که در نهم جمادی الاّخرۀ سال 615 ه. ق. در بخارا درگذشت. او راست: 1- الارشاد، در علم خلاف. 2- الطریقه العمیدیه. 3- النفایس. (از ریحانه الادب از تاریخ ابن خلکان ج 2 ص 51، و فوائدالبهیه ص 200). رجوع به الاعلام زرکلی ج 3 ص 972 شود
لغت نامه دهخدا
(کُمْ مَ ها)
سرگشته. یقال: ذهبت ابله کمیهی، ای رکبت رأسها و لاتدری این تتوجه. (منتهی الارب). سرگشته. یقال: ذهبت ابله کمیهی، ای لم یدر این ذهبت. (ناظم الاطباء). ذهبت ابله کمیهی، کذهبت عمّیهی ̍،یعنی ندانست که شترش کجا رفت. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(سُمْ می ها)
دروغ باطل. سمیهاء. مثله و عفان. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(عِمْ می یَ / عُمْ می یَ)
بزرگ منشی یا گمراهی مثل جنگ تعصب و اهواء. (منتهی الارب) (آنندراج). کبر و بزرگ منشی. و گمراهی مانند جنگ تعصب. (ناظم الاطباء). تکبر یا گمراهی. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(عُ می یَ)
گمراهی و ستیهیدگی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به عمیّه شود
لغت نامه دهخدا
(عَمْ یَ)
برگزیدگی. اسم است از اعتماء. (از منتهی الارب) (از آنندراج) (از اقرب الموارد). برگزیدگی و انتخاب و اختیار. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(عَ یَ)
مؤنث عم (عمی) : امراءه عمیهالقلب، ای جاهله. (از منتهی الارب). زن کور و نابینا و جاهل. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(عُمْ مَ ها)
ذهبت ابله العمهی، دانسته نمیشود که شتران او کجا رفتند. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). عمیهی. رجوع به عمّیهی ̍ شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از سمیهی
تصویر سمیهی
سخنان یاوه دروغ بیهوده (باطل)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عمیهه
تصویر عمیهه
دراز بالا دختر، کویک بلند
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به عمید، منسوب به عمید ابو عبدالله حسین بن محمد پدر ابن العمید یا منسوب بابن العمید ابو الفتح علی بن محمد حسین وزیر رکن الدوله و موید الدوله، نوعی قلم نوعی خط
فرهنگ لغت هوشیار