عمومیت (رَ تَ) شمول. وفور. کثرت. کلیت. (ناظم الاطباء) ادامه... شمول. وفور. کثرت. کلیت. (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا
عمومیت ((عُ یَّ)) عمومی بودن، همگانی بودن ادامه... عمومی بودن، همگانی بودن تصویر عمومیت فرهنگ فارسی معین
عمومیتعُمومِیَت সাধারণতা , সার্বজনীনতা ادامه... সাধারণতা , সার্বজনীনতা تصویر عمومیت دیکشنری فارسی به بنگالی
عمومیتعُمومِیَت ความธรรมดา , ความเป็นทั่วไป ادامه... ความธรรมดา , ความเป็นทั่วไป تصویر عمومیت دیکشنری فارسی به تایلندی
عمومیتعُمومِیَت yaygınlık, genel olma ادامه... yaygınlık, genel olma تصویر عمومیت دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
عمومیتعُمومِیَت kebiasaan, keumuman ادامه... kebiasaan, keumuman تصویر عمومیت دیکشنری فارسی به اندونزیایی
عمومیتعُمومِیَت comune, generalità ادامه... comune, generalità تصویر عمومیت دیکشنری فارسی به ایتالیایی
عمومیتعُمومِیَت común, generalidad ادامه... común, generalidad تصویر عمومیت دیکشنری فارسی به اسپانیایی
عمومیتعُمومِیَت comum, generalidade ادامه... comum, generalidade تصویر عمومیت دیکشنری فارسی به پرتغالی
عمومیتعُمومِیَت powszechność, ogólność ادامه... powszechność, ogólność تصویر عمومیت دیکشنری فارسی به لهستانی