جدول جو
جدول جو

معنی عمقین - جستجوی لغت در جدول جو

عمقین
(عَ مَ لَ)
دهی است از دهستان طارم پایین بخش سیردان شهرستان زنجان، دارای 704 تن سکنه. آب آن از رود خانه محلی و محصول آن غلات و سیب زمینی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سَ / سِ بَ کَ دَ)
دورتکی. (ناظم الاطباء). ژرفنایی. دورفرودی
لغت نامه دهخدا
(عَ مَ)
نام قلعه ای است در کوه جحاف در یمن. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان دیجویجین بخش مرکزی شهرستان اردبیل. 1018 تن سکنه دارد. آب آنجا از رود خانه آغ میان. محصول آن غلات و حبوب است. این ده را آغ میان نیز می نامند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(عِ مِلْ لی نَ / عِ نَ / عُ مَ نَ)
عمل به العملین، در رنج و آزار او مبالغه کرد. رجوع به عمل، منتهی الارب و اقرب الموارد شود
لغت نامه دهخدا
(عَ)
جمع واژۀ عمی. کوردلان. رجوع به عمی شود
لغت نامه دهخدا
وادیی است در بلاد هذیل. و گویند زمینی است از برای هذیل، و نام آن در شعر ابوذؤیب آمده که در معجم البلدان منقول است و آن را به ضم اول نیز خوانده اند. (از معجم البلدان). زمینی است که در آن صاحب ابی ذؤیب کشته شد. (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(عِ قا)
نام گیاهی است. (از معجم البلدان). گیاهی است، نوعی از درخت در زمین حجاز و تهامه. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(عُ)
منسوب به عمق. ژرفی.
- تزریق عمقی، تزریقی است که داخل عضلات کنند. در مقابل تزریق تحت جلدی
لغت نامه دهخدا
(مُ قَیْ یِ)
آرایش کننده و زینت کننده. (ناظم الاطباء) (ازاقرب الموارد). و رجوع به تقیین و مادۀ بعد شود
لغت نامه دهخدا
(طِ)
موضعی است در بلادبنی قشیر. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
تصویری از عمقیت
تصویر عمقیت
ژرفی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متعمقین
تصویر متعمقین
جمع متعمق در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار