جدول جو
جدول جو

معنی عمدتا - جستجوی لغت در جدول جو

عمدتا
خاصّةً
تصویری از عمدتا
تصویر عمدتا
دیکشنری فارسی به عربی
عمدتا
Largely, Primarily, Principally
تصویری از عمدتا
تصویر عمدتا
دیکشنری فارسی به انگلیسی
عمدتا
en grande partie, principalement
تصویری از عمدتا
تصویر عمدتا
دیکشنری فارسی به فرانسوی
عمدتا
মূলত , প্রধানত
تصویری از عمدتا
تصویر عمدتا
دیکشنری فارسی به بنگالی
عمدتا
زیادہ تر , بنیادی طور پر
تصویری از عمدتا
تصویر عمدتا
دیکشنری فارسی به اردو
عمدتا
kwa kiasi kikubwa, hasa
تصویری از عمدتا
تصویر عمدتا
دیکشنری فارسی به سواحیلی
عمدتا
ส่วนใหญ่ , ส่วนใหญ่
تصویری از عمدتا
تصویر عمدتا
دیکشنری فارسی به تایلندی
عمدتا
grotendeels, voornamelijk
تصویری از عمدتا
تصویر عمدتا
دیکشنری فارسی به هلندی
عمدتا
größtenteils, hauptsächlich
تصویری از عمدتا
تصویر عمدتا
دیکشنری فارسی به آلمانی
عمدتا
в основному , головним чином
تصویری از عمدتا
تصویر عمدتا
دیکشنری فارسی به اوکراینی
عمدتا
w dużej mierze, głównie
تصویری از عمدتا
تصویر عمدتا
دیکشنری فارسی به لهستانی
عمدتا
amplamente, principalmente
تصویری از عمدتا
تصویر عمدتا
دیکشنری فارسی به پرتغالی
عمدتا
mayoritariamente, principalmente
تصویری از عمدتا
تصویر عمدتا
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
عمدتا
ampiamente, principalmente
تصویری از عمدتا
تصویر عمدتا
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
عمدتا
मुख्य रूप से , मुख्य रूप से
تصویری از عمدتا
تصویر عمدتا
دیکشنری فارسی به هندی
عمدتا
в основном , главным образом
تصویری از عمدتا
تصویر عمدتا
دیکشنری فارسی به روسی
عمدتا
sebagian besar, terutama
تصویری از عمدتا
تصویر عمدتا
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
عمدتا
주로
تصویری از عمدتا
تصویر عمدتا
دیکشنری فارسی به کره ای
عمدتا
בעיקר
تصویری از عمدتا
تصویر عمدتا
دیکشنری فارسی به عبری
عمدتا
大部分地 , 主要地
تصویری از عمدتا
تصویر عمدتا
دیکشنری فارسی به چینی
عمدتا
主に , 主に
تصویری از عمدتا
تصویر عمدتا
دیکشنری فارسی به ژاپنی
عمدتا
büyük ölçüde, esas olarak, esasen
تصویری از عمدتا
تصویر عمدتا
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عمدا
تصویر عمدا
به عمد، باقصد و نیت، انجام دادن کاری از روی قصد و نیت نه به طریق پیشامد و تصادف
فرهنگ فارسی عمید
بقصد و بعمد و بطور اراده و اختیار، دستی دستی، دانسته و فهمیده، از روی عمد، کامکیها خود کرده باختیار با قصد و نیت مقابل سهوا تصادفا: عمدا خود را به مهلکه انداخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عمدا
تصویر عمدا
Deliberate, Deliberately, Designedly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از عمدا
تصویر عمدا
délibéré, délibérément, de manière délibérée
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از عمدا
تصویر عمدا
absichtlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از عمدا
تصویر عمدا
преднамеренный , преднамеренно , умышленно
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از عمدا
تصویر عمدا
celowy, celowo
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از عمدا
تصویر عمدا
навмисний , навмисно
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از عمدا
تصویر عمدا
deliberado, deliberadamente, intencionalmente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از عمدا
تصویر عمدا
deliberado, deliberadamente, de manera intencionada
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از عمدا
تصویر عمدا
deliberato, deliberatamente, intenzionalmente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از عمدا
تصویر عمدا
opzettelijk
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از عمدا
تصویر عمدا
जानबूझकर , जानबूझकर , जानबूझकर रूप से
دیکشنری فارسی به هندی